سوره فتح ، آیه 29: «محمد رسول الله و الذین معه اشدا علی الکفار رحماء بینهم»
حسن روحانی: منطق دولت «با دوستان مروت با دشمنان مدارا» است. عجیب است از فردی که در لباس علمای دین به تن دارد ولی تا بدین اندازه دور از منطق قرآنی سخن می سراید.
منطق قرآن در سیاست ورزی به قدری روشن و واضح است که از ابتدای انقلاب اسلامی نیز اساس منطق سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار گرفته است. اشداء علی الکفار رحماء بینهم. و این پیام قرانی بسیار دور از آن شعری است که شیخ می سراید:با دوستان مروت با دشمنان مدارا. البته ریشه چنین ادعایی از سوی ایشان را باید در سیره ی آسایش جویی این عده جست، که به قطع از عوالم دردمندان عدالت جو فرسنگ ها فاصله دارد. در زمانه ای که عده ای از فرزندان انقلاب به سوی رفاه زدگی برخاسته از اشرافیت دوران به اصطلاح سازندگی غلتیده اند و مدام در پی کنار آمدن با گرگان در کمین نشسته ی بین المللی اند، فرزندان انقلابی امام روح الله در سوریه و عراق و لبنان مشق عملی پیام قران می کنند. ایشانند مصداق بارز « اشدا علی الکفار». شیر بچه های خمینی سال هاست بال رحمت خود را زیر پای مستضعفین و مظلومین عالم گسترده اند. بگذار خوش خیال ها در نیویورک با شیطان پسته بشکنند و خوش باشند، دل های ما با مظلومان چند کیلومتر آن طرف تر ، در فرگوسن و بالتیمور است. امام به ما یاد داد تا پایان خشم و بغض انقلابی به دشمنان بنگریم و از هیچ اقدامی برای شکست ایشان دریغ نکنیم. این است منطق ما ، منطق قرآنی حضرت روح الله.
وقتی شعار سال اعلان شد شاید خیلی ها که گمان کردند حالا دیگر وقت آن است تا همگان سخن از انتقاد بربندند و جز به مدح و ثنا لب از لب نگشایند. شاید آب سردی می توانست باشد بر منتقدانی که بعضاً یاوه گو خوانده شدند وسپری بود برای دفع خطرات احتمالی از مسئولان .
اما همدلی و همزبانی یک سکه دوطرفه است که یک روی آن را مردم و روی دیگر آن را دولت تشکیل می دهد. لکن ملت همواره بازیگر موفق ماجرا بوده اند و در آن سو ، این دولت بوده است که می بایست همواره از آزمون همراهی با ملت موفق بیرون آید.
ملت در عرصه های مختلف و هر جا که نیاز به آن ها احساس شده ، حضور یافته اند. از مقاومت در جنگ تمام عیار نظامی هشت ساله تا مناقشات فرهنگی و از بصیرت در فتنه سیاسی – امنیتی تا استقامت در جنگ تمام عیار اقتصادی و فشار و تحریم و تا حضور منسجم و مستمر در روز های قدس و 13 آبان و 22 بهمن ها.
لکن حال این دولت است تا در سال همدلی و همزبانی ، برادری خود را با ملت به اثبات برساند.
شاید بعد از کسب اعتماد از آحاد ملت در انتخابات 92 اینبار در مذاکرات تاریخی هسته ای باشد که دولت در صحنه جدی آزمون همدلی با ملت قرار گرفته است. هر چند شکی نیست که ملت و منتقدان نیز باید در فضای همدلانه به نقد منصفانه بپردازند.
اما دولت ناگزیر از آن است که برای ایجاد فضای اعتماد عمومی با ملت ، آن ها را در جریان امور قرار دهد؛ آن هم مسئله ای که قرار است سالیان متمادی از سرنوشت آینده کشور را متاثر از خود کند.
بدون شک همین فضای بی اعتمادی گاه و بی گاه مسئولان به ملت، تبعات ناگواری برای دولت اولا و نظام اسلامی ثانیا ، به بار آورد. تبعاتی که تمام تصمیمات دولت را که نیاز به عزم و اراده ی ملی دارد، تحت تاثیر قرار می دهد. شاید به تعبیری عدم اعتماد عمومی به دولت در رفراندم یارانه ای نمونه ای از این مقوله باشد. رفراندمی که یک «نه» بزرگ از سوی مردم در مقابل دولت به نمایش گذارد...
دولت آقای روحانی بر سر کار آمد و مهم ترین و حیاتی ترین اقدام دولت یعنی تعمیر چرخ اقتصاد شروع شد ؛ سفر به خانه کد خدا برای صحبت درباره آن چه تصور می شد ( و هنوز تصور می کنند) پا پیچ اصلی اقتصاد ایران است...
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...شهید مطهری ( رضوان الله تعالی علیه) در کتاب حماسه حسینی که مجموعه ای از سخنرانی های ایشان در بحث سید الشهدا (علیه السلام) است جمله ای دارند که محور حرف ماست.ایشان در سال 1349 هجری شمسی ، هشت سال قبل از انقلاب اسلامی در روز عاشورا در سخنرانی خودشان که در مجموعه سه جلدی حماسه حسینی جلد اول آمده است می فرمایند:«شمر امروز را بشناس که شمر 1300 سال پیش به درک واصل شده است.» و سپس می فرمایند که شمر امروز موشه دایان است. در آن ایام یعنی سال های 1348 و 1349 نخست وزیر رژیم صهیونیستی موشه دایان است و تا دو سه سال بعد از انقلاب هم زنده بود و به درک واصل شد. اگر برخی از شما عکسش را دیده باشید یک پارچه مشکی رنگی بر چشمانش نصب بود و در یکی از جنگ ها یکی از چشمانش را از دست داده بود.
این جمله شهید مطهری است یعنی زیارت عاشورا، این جمله شهید مطهری یعنی انقلاب اسلامی و این جمله شهید مطهری یعنی کربلایی بودن ، عاشورایی بودن، حسینی بودن و انقلابی بودن ، حرف این شهید بزرگوار و اسلام شناس اسلام ناب محمدی این است که شمر 1300 سال پیش به درک واصل شد، شمر امروز را باید شناخت و این یعنی بصیرت ، اگر یک مقدار عمیق تر اگاه کنیم بر اساس آیات شریفه قران مجید و روایات اهل البیت میدانیم که حضرت ابراهیم در مقابل نمرود قیام کردند، حضرت موسی در مقابل فرعون ، پیامبر عظیم الشان اسلام در مقابل ابوجهل ، امیر المومنین در مقابل معاویه و سید الشهدا در مقابل یزید و شهید مطهری در سال 48 شمسی در مقابل موشه دایان و امروز من و شما در مقابل اوباما، نتانیاهو، گوردون براون و امثالهم و این نبرد، یعنی نبرد حق و باطل همچنان ادامه دارد و برای آن توقفی نیست.
جبهه باطل هر زمان شخصی و گروهی در برابر جبهه حق دارد، در زیارت عاشورا سید الشهدا می خوانیم:«اللهم العن اول ظالم ... و آخر تابع له علی ذلک» هم لعنت بر اولی ها و نفرین بر پایه گذاران ظلم به اهل بیت و هم بر تابعین آنها تا آخر ،تا یوم القیامه، هرکس پیروی کند از همان اولی ها مورد لعن و نفرین زبانی و عملی ماست. یکی از مشکلاتی که ما در جامعه اسلامی داشتیم و داریم همواره این بوده است که معمولا اول ظالم را خوب لعن می کنیم و می شناسیم ، اما کمتر به آخر تابع دقت می کنیم ، در صورتی که متن زیارت عاشورا خواهان این توجه است و ایضاً بر همین اساس جمله معروف « کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» معنا پیدا می کند.
مطهری(ره) می فرماید که شمر 1300 سال پیش به درک واصل شد شمر امروز را بشناس ، امروز هم موشه دایان دیگر شمر نیست ، چون او هم حدود سی و چند سال پیش به درک واصل شده، شمر امروز اوباما، نتانیاهو و امثالهم است. باید که مسلمان شیعه حسین ابن علی(علیه السلام) هر لحظه و هر روزی که کربلا و عاشوراست شمر آن روز را بشناسد و وظیفه خودش را انجام دهد و بر همین اساس ما در مقابل خودمان جبهه باطل را می بینیم که به بهانه فناوری هسته ای در مقابل ملت ما صف آرایی کرده و می طلبد که حسینیان ، علویان و فاطمیون در مقابل شمر زمان یعنی آمریکا مقاومت کنند و این درجه از بصیرت یکی از جنبه های مهم شناخت جنگ است که در موضع پرونده هسته ای مطرح است.
یمن از زمان قدرت گرفتن آل سعود همواره در معرض تعرض های گاه و بی گاه آل سعود بوده است. از حمله نظامی تا دخالت های متعدد سیاسی تنها بخشی از کارنامه خباثت آلود آل سعود در قبال یمن را تشکیل می دهد. به بیانی دیگر آل سعود همواره یمن را به چشم یک حیات خلوت جدی برای خود می دیده و از این رو حضور هرگونه قدرت و وزنه اجتماعی که در تعارض با توهم سیطره بر یمن باشد را بر نمی تابد. یکی از گروه هایی که عربستان هیچ گاه با حضور آن در منطقه کنار نیامده، جنبش مردمی انصار الله است.
شیعیان انصار الله که البته حالا جمعیتی متشکل از مذاهب مختلف اسلامی را شامل می شوند، هیچ گاه سلطه سعودی بر یمن را نپذیرفته اند و از این رو در صحنه های مختلف کنش سیاسی اجتماعی در صدد حفظ استقلال و تمامیت یمن بوده اند و سقوط دولت عبدربه منصور در چند ماه اخیر نیز بازتاب مقابله انصار الله با یک دیگر از طرح های عربی سعودی به منظور منزوی نمودن این گروه بود.
دولت منصور هادی با هماهنگی آل سعود در صدد اجرای طرحی موسوم به قانون فدرال یمن بود که در نتیجه ی آن استان صعده به عنوان خاستگاه اصلی انصار الله به عنوان بخشی از منطقه خود مختار ازال تلقی شده و به موجب این قانون از دسترسی به دریا و مناطق مهم اقتصادی و نفتی محروم می شد.
در واقع این محدود سازی جغرافیایی آغازی دیگر بود بر فریاد های اعتراضی انصار الله که در ادامه به سبب وجود فساد دامن گیر و ناراضی کننده دستگاه حکومت ، مردم دیگر را نیز با خود همراه نموده و به دعوت عبد الملک بدر الدین الحوثی ، رهبر این گروه، اعتراضات مسالمت آمیزی بر علیه دولت یمن آغاز شد که رفته رفته با بالا گرفتن دامنه ی اعتراض ها منجر به سقوط دولت منصور هادی شد. این سقوط بهانه ای شد تا عربستان سعودی که خطر را بیخ گوش خود می دید، به بهانه های واهی چون دفاع از حرمین شریفین و بازگردان قدرت دولت یمن و از همه واهی تر ، مقابله با نفوذ ایران در منطقه ، تجاوز وحشیانه خود را بر علیه مردم بی دفاع یمن کلید بزند. از سویی دیگر انصار الله که پشتیبانی بخش اعظمی از مردم و ارتش را داشت، توانست بر مناطق مهمی از یمن تسلط یاد و در رقابت با گروه های مختلف درگیر در یمن از طرفداران علی عبد الله صالح تا قبایل حضر موت و القاعده ، گوی سبقت را بر باید و به بازیگر اصلی در یمن بدل شود.
از سویی دیگر حس سلحشوری و شجاعت قبایل یمنی در مقابل ارتش اجاره ای آل سعود ، توازن قدرت را به نفع یمنی ها تغییر می دهد. سربازان هفتاد و دوملت عربستان نشانه ای است بر بحران مشروعین جدی آل سعود رد داخل مرز های خود. این که از کیلومتر ها آنطرف ، از سنگال سرباز گیری کنند، یعنی ارتتش عربستان یک مشت آدم کوکی پولی مجهز به سلاح های کمپانی های آمریکاییست. و آل سعود در این بین از حربه محاصره غذایی و دارویی به بیرحمانه ترین شکل ممکن بهره می جوید.
از سویی دیگر اتفاق روز سه شنبه ، یعنی حمله به شهر نجران عربستان نشان گر شروع فصلی جدید در بحران یمن است . این که یک قبیله مرز نشین یمنی پس از آن که مشاهده می کند آل سعود اجازه عبور دو کامیون حامل غذایی را نمی دهد، بدون نقشه و برنامه خاصی با سلاح های ساده خود به شهر نجران در خاک عربستان حمله می کنند و همزمان با فرار نظامیان اجاره ای سعودی، با گرفتن غنایم قابل توجهی ، تزلزل جدی ارتش عربستان را به رخ می کشند. و این یعنی شروعی بر نابودی رژیم آل سعود به دست جوانان مومن به منهاج امیر المومنین . انتظاری که در خلال بحران یمن از دولت جمهوری اسلامی نیز می رود، تلاش برای ایفای نقش جدی در این منازعات و توجه به چینش واقعی صحنه است.
هر چند موضع گیری رئیس جمهور در قبال بحران یمن قابل تقدیر است اما باید توجه داشت که عقل سلیم حکم می کند با دشمن درحال سقوط نباید مدارا کرد. امروز مدارای با عربستان و انجام هرگونه معامله پشت پرده به بهانه منافع ملی بر سر منافع ملت های مظلوم قطعا عدول از اصول راهبردی سیاست خارجی ترسیمی امام روح الله است.
به راستی مسائلی همچون ارتباط گروهک آمریکایی نهضت آزادی ، ازدواج با زهرا رهنورد(مرتبط با دوست فرح پهلوی) ، سفر به آمریکا در سال 55 جهت مقیم شدن در آن کشور ، کاندیدا شدن برای نخست وزیری توسط بهزاد نبوی ، انتخاب بهزاد نبوی به عنوان مغز متفکر و همه کاره دولت خویش، مخالفت عملی با دستورات و رهنمود های امام خمینی در طی دوران جنگ، بیش از 600 مورد سر پیچی از تذکرات قانونی رئیس جمهور وقت ( مقام معظم رهبری) تنها در طی چهار سال اول زمامداری دولت ، کارشکنی در امر پشتیبانی از جبهه های نبرد حق علیه باطل ، ارائه گزارشات خلاف واقع به امام خمینی در مورد اوضاع اقتصادی کشور ، همکاری با سایر وابستگان به آمریکا جهت تحمیل جام زهر قبول قطعنامه به امام خمینی ، و... آیا بدون هدایت سرویس های اطلاعاتی بیگانه انجام پذیرفته است؟
بقیه در ادامه مطلب ادامه مطلب ...
ابتدا نگاهی به پیشینه میر حسین موسوی می اندازیم :
پس از دستگیری حسن آلادپوش ( از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در ترور برخی از مستشاران آمریکایی در زمان شاه دست داشت) پای میر حسین موسوی نیز به دلیل سابقه آشنایی با وی به بازداشگاه کشانده می شود. اسناد بازجویی های موسوی نشان می دهد که وی با لو دادن اطلاعات خود از آلادپوش توانسته بود پس از ده روز از بازداشت رهایی یابد. اسناد دیگری نیز حاکی است که ساواک{ پس از اثبات وفاداری موسوی به رژیم} مجوز عضویت وی در هیئت علمی دانشگاه ملی (شهید بهشتی) را صادر می کند.
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...