با آل سقوط مدارا نکنید

یمن از زمان قدرت گرفتن آل سعود همواره در معرض تعرض های گاه و بی گاه آل سعود بوده است. از حمله نظامی تا دخالت های متعدد سیاسی تنها بخشی از کارنامه خباثت آلود آل سعود در قبال یمن را تشکیل می دهد. به بیانی دیگر آل سعود همواره یمن را به چشم یک حیات خلوت جدی برای خود می دیده  و از این رو حضور هرگونه قدرت و وزنه اجتماعی که در تعارض با توهم سیطره بر یمن باشد را بر نمی تابد. یکی از گروه هایی که عربستان هیچ گاه با حضور آن در منطقه کنار نیامده، جنبش مردمی انصار الله است.

شیعیان انصار الله که البته حالا جمعیتی متشکل از مذاهب مختلف اسلامی را شامل می شوند، هیچ گاه سلطه سعودی بر یمن را نپذیرفته اند و از این رو در صحنه های مختلف کنش سیاسی اجتماعی در صدد حفظ استقلال و تمامیت یمن بوده اند و سقوط دولت عبدربه منصور در چند ماه اخیر نیز بازتاب مقابله انصار الله با یک دیگر از طرح های عربی سعودی به منظور منزوی نمودن این گروه بود.


دولت منصور هادی با هماهنگی آل سعود در صدد اجرای طرحی موسوم به قانون فدرال یمن بود که در نتیجه ی آن استان صعده به عنوان خاستگاه اصلی انصار الله به عنوان بخشی از منطقه خود مختار ازال تلقی شده و به موجب این قانون از دسترسی به دریا و مناطق مهم اقتصادی و نفتی محروم می  شد.

در  واقع این محدود سازی جغرافیایی آغازی دیگر بود بر فریاد های اعتراضی انصار الله که در ادامه به سبب وجود فساد دامن گیر و ناراضی کننده دستگاه حکومت ، مردم دیگر را نیز با خود همراه نموده و به دعوت عبد الملک بدر الدین الحوثی ، رهبر این گروه، اعتراضات مسالمت آمیزی بر علیه دولت یمن آغاز شد که رفته رفته با بالا گرفتن دامنه ی اعتراض ها منجر به سقوط دولت منصور هادی شد. این سقوط بهانه ای شد تا عربستان سعودی که خطر را بیخ گوش خود می دید، به بهانه های واهی چون دفاع از حرمین شریفین و بازگردان قدرت دولت یمن و از همه واهی تر ، مقابله با نفوذ ایران در منطقه ، تجاوز وحشیانه خود را بر علیه مردم بی دفاع یمن کلید بزند. از سویی دیگر انصار الله که پشتیبانی بخش اعظمی از مردم و ارتش را داشت، توانست بر مناطق مهمی از یمن تسلط یاد و در رقابت با گروه های مختلف درگیر در یمن از طرفداران علی عبد الله صالح تا قبایل حضر موت و القاعده ، گوی سبقت را بر باید و به بازیگر اصلی در یمن بدل شود.

از سویی دیگر حس سلحشوری و شجاعت قبایل یمنی در مقابل ارتش اجاره ای آل سعود ، توازن قدرت را به نفع یمنی ها تغییر می دهد. سربازان هفتاد و دوملت عربستان نشانه ای است بر بحران مشروعین جدی آل سعود رد داخل مرز های خود. این که از کیلومتر ها آنطرف ، از سنگال سرباز گیری کنند، یعنی ارتتش عربستان یک مشت آدم کوکی پولی مجهز به سلاح های کمپانی های آمریکاییست. و آل سعود در این بین از حربه محاصره غذایی و دارویی به بیرحمانه ترین شکل ممکن بهره می جوید.

از سویی دیگر اتفاق روز سه شنبه ، یعنی حمله به شهر نجران عربستان نشان گر شروع فصلی جدید در بحران یمن است . این که یک قبیله مرز نشین یمنی پس از آن که مشاهده می کند آل سعود اجازه عبور دو کامیون حامل غذایی را نمی دهد، بدون نقشه و برنامه خاصی با سلاح های ساده خود به شهر نجران در خاک عربستان حمله می کنند و همزمان با فرار نظامیان اجاره ای سعودی، با گرفتن غنایم قابل توجهی ، تزلزل جدی ارتش عربستان را به رخ می کشند. و این یعنی شروعی بر نابودی رژیم آل سعود به دست جوانان مومن به منهاج امیر المومنین . انتظاری که در خلال بحران یمن از دولت جمهوری اسلامی نیز می رود، تلاش برای ایفای نقش جدی در این منازعات و توجه به چینش واقعی صحنه است.

هر چند موضع گیری رئیس جمهور در قبال بحران یمن قابل تقدیر است اما باید توجه داشت که عقل سلیم حکم می کند با دشمن درحال سقوط نباید مدارا کرد. امروز مدارای با عربستان و انجام هرگونه معامله پشت پرده به بهانه منافع ملی بر سر منافع ملت های مظلوم قطعا عدول از اصول راهبردی سیاست خارجی ترسیمی امام روح الله است.

 کاش به جای مطرح کردن طرح کلی و از سر رفع تکلیف 4 ماده ای در قبال بحران یمن ، یعنی درخواست برقراری آتشبس و ارسال کمک و پایان منازعات برای تشکیل دولت وحدت ملی، اقدامات قاطع تری برای متوقف ساختن ماشین آدم کشی سعودی صهیونیستی به کار می برند و یا لااقل با تبریک گفتن به آل سعود خود را مضحکه دشمن نمی کردند و دل عاشقان اسلام را متزلزل نمی ساختند.