این شرکت با تولید بازیای به نام Kuma\War که بهصورت سریالی عرضه میشود، اکثر وقایع مهم سیاسی و نظامی روز جهان را به اصطلاح بازسازی کرده و به کاربران اجازه تجربه مستقیم واقعه موردنظر(البته با قرائت خاص خود) را میدهد. شرکت Kuma درزمینه ایران هراسی و توهین به اسلام نیز سابقه طولانی دارد. قرار دادن مراحلی مربوط به آزادی گروگانها در ایران (Iran Hostage Rescue Mission) و حمله به ایران (Assault on Iran) نمونههای شاخصی از نگاه مغرضانه این شرکت به موضوع ایران و ترویج ایران هراسی است.
البته ساخت و تولید بازی تنها
وظیفه تعریف شده این شرکت نیست و مأموریت جاسوسی از سایر کشورها را نیز در
دستور کار این شرکت قرار دارد. دستگیری و اعتراف یکی از جاسوسهایاجیرشده
این شرکت به نام "امیر میرزایی حکمتی" در ایران نیز دلیل محکمی بر این
ادعاست.
وی در سال 1390 دراعتراف تلویزیونی خود اینطور توضیح داد که:
"پس
از اینکه در سال 2001 از دبیرستان فارغالتحصیل شدم، تصمیم گرفتم به
نیروهای نظامی ایالاتمتحده آمریکا ملحق شوم. بعد از دیدن آموزشهای اولیه،
وقتیکه متوجه شدند زبان فارسی و مقداری عربی بلدم، من را برای فراگیری
آنها به دانشگاه فرستادند. پس از یادگیری زبان، به عنوان تحلیلگر امنیتی
با ارتش آمریکا همکاری خودم را آغاز کردم. سپس برای دارپا(Defense Advanced
Research Projects Agency)، شرکت بازیسازی Kuma وBAE Systems مشغول به
کار شدم."
وی نحوه راهیابیاش به شرکت Kuma را اینگونه شرح داد که:
"پس
از کارکردن برای دارپا، من به شرکت بازیسازیKuma رفتم. آن ها از سازمان
CIA بودجه دریافت میکردند تا فیلمها وبازیهای مجانی مخصوصی را برای
مخدوش کردن افکار عمومی درباره خاورمیانه طراحی کنند و بسازند. هدف این
کمپانی، این بود که مردم ایران و جهان را متقاعد کندکه هرکاری آمریکا
درکشورهای دیگر انجام میدهد، اقدامی خوب است. البته شرکت Kuma هیچ وقت
اذعان نکرده که یک ابزار تبلیغاتی برای سازمان CIA بوده است. مقامات رسمی
Kuma درسال ۲۰۰۶ به من گفتندکه ما با حکومت آمریکا قرار داد بستهایم تا
بازیهایی بسازیم که به تربیت نظامیان کمک کند. اما قبلاً خودش آن را طوری
نشانداده بودند که گویا یک شرکت بازیساز معمولی هستندکه برای غیرنظامیان
فعالیت میکنند."
پس از دستگیری و اعترافات حکمتی،
آمریکا خواستار آزادی فوری شهروند خود شد و چندینبار از طریق سفارت سوئیس
در تهران (که حافظ منافع این کشور در ایران است) خواستار دسترسی کنسولی به
حکمتی شد که ایران هر بار درخواست آمریکا را ردکرد.
با چنین اوصافی، دور
از انتظار نبود که این شرکت یکبار دیگر کینه دیرینه خود نسبت به کشور
ایران را نشان دهد و با ساخت دو بازی ضد ایرانی به تخریب چهره ایران و
توهین به سپاه قدس بپردازد.
در سال 2014، شرکت Kuma دو بازی با
نامهای"واحد ببر (وحده النمر)" و "مسابقه شوالیه (سباق الفرسان)" را
بهصورت سریالی و رایگان در فضای مجازی منتشر نمود که در هردوی آنها
بهطور مستقیم به تخریب چهره ایران و اسلام میپرداختند.
واحد ببر
نکته: داستان این بازی ثبات و خط داستانی مشخصی ندارد و بیشتر قسمت های آن بر دو مبنای کلی نوشته شدهاند:
1- تشویق بازیکن به اجرای بازی و طی کردن مراحل
2- تخریب چهره ایران و متحدان او
از همین رو در این بازی با داستانی بسیار بیمنطق و احمقانه طرف هستیم که بهسختی میتوان خط سیر ممتد و یکدستی را در آن یافت.
بازی
با نمایش انفجاری تروریستی در یک کشتی باربری عربی در کانال سوئز آغاز
میشود. پس از این انفجار اتحادیه عرب تشکیل جلسه فوری داده و کشورهای عضو
برای رسیدگی به موضوع گرد هم میآیند.
در این جلسه مأمورویژه اتحادیه عرب (زنی بیحجاب و کتوشلوار پوش!) وارد شده و ضمن یادآوری پیمان همکاری اتحادیه عرب در زمان بحران، از کشورهای عربی درخواست میکند تا با تشکیل یگانی ویژه موضوع حملات تروریستی را بررسی کنند.
طبق اطلاعات آماری ارائهشده در این جلسه، حملات از سه نقطه اصلی در جنوب ایران، یمن و سوریه با محوریت نابودی اقتصادی، اکونومیک و ایجاد بحران سیاسی مدیریت میشوند و هدف و تمرکز اصلی آنها ایجاد آشوب درپایتخت عربستان صعودی هستند!
پس از جلسه، با همکاری کشورهای عضو اتحادیه عرب، ارتشی ائتلافی تشکیلشده و در اولین اقدام رد گروه تروریستی را در رام الله فلسطین پیداکرده و طی عملیاتی مخفی وارد پایگاه آنها میشوند. اما گروه اعزامی توسط تروریستها غافلگیر شده و بیشتر اعضای آن کشته میشوند.
با از بین رفتن نیروهای ائتلافی،
سران کشورهای عربی تصمیم میگیرند تا تیمی زبده تر از میان برترین مبارزان
کشورهای عضو اتحادیه عرب (سعید از مصر، نعیم از لبنان، ماهر از عربستان
سعودی، مصطفی از فلسطین و الجزایری از الجزیره) را گرد هم آورده و با تشکیل
گروهی ویژه به نام "ببرعرب"، مبارزه با عوامل ترور را در دستور کار خود
قرار دهند.
در اولین مأموریت، پس از شناسایی مکان فعالیت تروریستها،
گروه عازم غزه در فلسطین شده و در آنجا با آنها درگیر میشوند، اما یکبار
دیگر عملیات با شکست مواجه شده و مجبور به عقبنشینی میشوند.
کمی بعد، واحدهای تجسس ائتلافی، رد تروریستها را در سوریه شناسایی کرده و موقعیت آنها را به گروه ببر گزارش میکنند. گروه، بلافاصله به آنجا اعزامشده و طی عملیاتی ضربتی موفق به کشف و نابودی مقدار زیادی مواد مخدر که درحال ترانزیت به فلسطین بود، میشوند! علاوه بر نابودی محموله عظیم مواد مخدر، در این عملیات، رد پایی از فردی به نام "محمود ابو حلیم" که با سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران مرتبط بوده وظاهراً مغز متفکر گروههای تروریستی نیز محسوب میشود، به دست میآید.
همچنین اطلاعاتی از محل عملیات
بعدی ابو حلیم در کشور عراق نیز کشف میشود و گروه ببرها برای متوقف کردن
وی دستبهکار میشوند. اما درست در لحظهای که عملیات گروه به پیروزی کامل
نزدیک شده بود، ابو حلیم با اسارت نامزد یکی از افراد اصلی گروه و تهدید
وی، از مهلکه جان سالم به در برده و موفق به فرار میشود.
نیروهای ویژه
برای رهایی گروگان که به مقر سازمان ملل در سوریه منتقل شده بود، وارد عمل
شده و در آنجا با نیروهای ابو حلیم درگیر میشوند و پس از یک کشمکش طولانی
گروگان را نجات میدهند، اما ابو حلیم باز هم موفق به فرار میشود. گروه
عملیاتی به پاکسازی محل از تروریستها مشغول میشوند و پس از پاکسازی محل،
اسنادی مبنی بر همکاری ابو حلیم با داعش پیدا میکنند! اما پیش از آنکه
فرصت رسیدگی به این موضوع را پیدا کنند، مأموریت جدیدی در سوریه به آنها
واگذار میشود.
بر اساس ویدئویی که یکی از دانش آموزان سوری برای گروه امنیتی ببرها ارسال کرده، دولت سوریه درصدد کشتار تظاهرکنندگان و مخالفان حکومت با استفاده از سلاح شیمیایی است. بدین ترتیب ببرها برای اجرای عملیات وارد حلب شده وبهسرعت اقدام به پاکسازی محیط از نیروهای ارتش سوریه میکنند! اما پیش از دستیابی به موفقیت کامل، دولت سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرده و مردم را به فجیعترین شکل ممکن قتلعام میکند!
در ادامه مشخص میشود که ابو حلیم
در رساندن سلاح شیمیایی به دولت سوریه نقشی اساسی داشته، لذا گروه ببر به
دنبال ابوحلیم و یافتن سرمنشأ تولید سلاحهای شیمیایی، متوجه نقش پادشاه
بحرین و سپاه قدس ایران در این موضوع میشوند!
افراد گروه که از جنایت
اسد علیه مردم خود به خشم آمدهاند، پیش از ترک سوریه به کمک معارضان سوری
(افراد جداشده از ارتش سوریه) رفته و زمینه سقوط بشار اسد را فراهم
میکنند. اما دخالت مستقیم روسها در حمایت از دولت سوریه و درگیری آنها
با ارتش آزاد و گروه ببرها، مانع دستیابی سریع گروه به این هدف میشود.
به هر ترتیب سرانجام پس از کشمکشهای فراوان دولت بشار اسد سقوط کرده و وی از سوریه میگریزد. به دنبال این اقدام، گروهی از سربازان وفادار به اسد (نیروهای القاعده و سپاه قدس ایران!) دست به کار شده و اقدام به خارج کردن سلاحهای شیمیایی موجود در انبارهای نظامی از کشور میکنند. اما نقشه آنها با ورود بهموقع و موفق ببرها ناکام مانده و سلاحهای شیمیایی به دست ارتش آزاد سوری میافتد و جهان از بروز فاجعهای بزرگ نجات پیدا میکند!
هنوز طعم خوش این پیروزی چشیده نشده بود که ناگهان خبر نگرانکنندهای از طرف پایگاه برای فرمانده گروه مخابره میشود. زمانی که آنها درگیر با نیروهای روس و سوری بودند، ابو حلیم فرصت را غنیمت شمرده و به پایگاه مرکزی ببرها حمله شیمیایی کرده بود. گروه بلافاصله به پایگاه بحرانزده مراجعه کرده و پس از یک درگیری جانانه، بالگرد حامل با ابو حلیم را منفجر کرده و او را به هلاکت میرسانند. غافل از اینکه مرگ ابو حلیم خشم حامیان وی را به همراه دارد.
پادشاه بحرین و نخستوزیر اسرائیل برای تلافی مرگ ابوحلیم و شکست اهدافشان در خاورمیانه، طی یک تماس تلفنی تصمیم میگیرند تا با ایجاد تلهای مرگبار، گروه موسوم به ببرهای عرب را از بین ببرند. آنها برای این منظور چندین اقدام تروریستی همزمان را طراحی میکنند.
در اولین اقدام، آنها سعی
میکنند تا در حین برگزاری مسابقه فوتبال بین دو تیم عراق و عربستان،
پادشاه عربستان را ترور کنند. اما بااطلاع و اقدام بهموقع ببرها این طرح
ناکام مانده و پادشاه عربستان از ترور جان سالم به درمیبرد. او پس از این
اتفاق به یکی از حامیان مالی گروه ببرها تبدیلشده و درنبرد با تروریستها
از آنها حمایت میکند!
در اقدام بعدی، آنها از سپاه قدس ایران درخواست
میکنند تا با ایجاد جنگی سوری و ساختگی میان بحرین و ایران، پای گروه
ببرها را به منطقه بازکرده و در آنجا آنها را نابود کنند!
به دستور سردار فربد (از فرماندهان رده بالای سپاه قدس) و با هماهنگی پادشاه بحرین، طی یک سری عملیات از پیش تعیینشده، جنگندههای بحرینی به جنگندههای ایرانی حمله کرده و بدین ترتیب آتش جنگ در منطقه افروخته میشود.
طبق پیشبینیها، گروه ببر برای
بررسی بحران به منطقه اعزام میشوند تا اوضاع مشکوک پیشآمده را بررسی
کنند. زیرا طبق ادعای فرمانده آنها، نیروی قدس سپاه پاسداران ایران تنها
مسئولیت ایجاد آشوب در مناطق و کشورهای خارج از ایران را عهدهدار است و
تحریک ایران برای ورود به یک جنگ آنهم از طرف سپاه قدس موضوعی بسیار عجیب و
مشکوک به نظر میرسد.
گروه ببر برای پیگیری موضوع با یکی از مسئولین
ایرانی تماس گرفته و او از شکاف درونی نظام با آنها سخن میگوید و رفتار
سپاه قدس را خارج از کنترل نظام معرفی میکند.
در همین زمان که گروه ببر رایزنی با مقامات ایرانی را آغاز کرده، ناو جماران خود را برای آماده حمله به اهدافی در بحرین آماده میکند، اما در آخرین لحظه، این فتنه با درایت روحانیت کشف و آتش جنگ فروکش میکند. سردار فربد و همدستانش در سپاه قدس دستگیر میشوند (عدهای از آنها پیش از دستگیری اقدام به خودکشی میکنند) و بدین ترتیب عملیات تروریستها بازهم با شکست مواجه میشود.
با شکست این عملیات، پادشاه بحرین عملیات جدیدی را علیه گروه ببرها در فلسطین آغاز میکند. وی با اهدای سلاح شیمیایی به تروریستهای داعش و کمک مالی، از آنها میخواهد تا با ربایش جوانان فلسطینی و تزریق داروی محرک اعصاب، آنها را برای انجام عملیات انتحاری آماده کنند تا زمینه برای شکلگیری حکومت داعش در خاورمیانه فراهم شود. او سعی دارد تا با این اقدام گروه ببرها را مشغول به داعش کرده و خود به ادامه عملیات خرابکارانهاش بپردازد.
اما این فتنه هم به دست گروه
ببرها خنثیشده و پادشاه بحرین ناکام میماند. در ادامه میبینیم که
تروریستها به منطقه نامعلومی نقلمکان کرده و درصدد انجام اعمال تروریستی
جدید هستند و گروه ببرها خود را برای نبرد نهایی با آنها آماده میکنند
(هنوز قسمت آخر و نبرد نهایی این بازی عرضه نشده است).
همانطور که
ملاحظه کردید، داستان بازی (که در قالب کمیکهای متحرک نمایش داده میشود)
خط ربط مستحکم و منطقیای ندارد و پر از تناقضات و هجویات است. اما در این
بین نباید از شیطنتها و عقدهگشاییهای شرکت Kuma نیز غافل شد.
مثلاً در این بازی ایران حامی تروریست و همدست با القاعده و اسرائیل معرفی میشود! همچنین سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران عنصری خودرأی و خرابکار نمایش دادهشده که حتی برای رسیدن به اهداف خود، ایران را هم قربانی میکند! آنها همچنین افرادی بسیار ضعیفالنفس هستند که درصورت افشای مقاصدشان بلافاصله خودکشی میکنند!
یکی از نکات قابلتأمل در این بخش، نمایش فردی ردهبالا از سپاه قدس به نام فربد است که چهره او شباهت زیادی به چهره محمود احمدینژاد دارد! این فرد رابطه صمیمانهای با پادشاه بحرین دارد و در طراحی اقدامات تروریستی به او مشورت می دهد! حال، سؤال این است که چرا باید یک چنین شخصیتی بهعنوان فرمانده سپاه قدس و عامل فتنه در ایران معرفی شود؟ آیا آن ها از نام و چهره فرمانده سپاه قدس ایران بی اطلاع هستند یا با این کار قصد عقدهگشایی از موضع گیری های سیاسی دولت نهم دارند؟
از دیگر نکات مهم در این بازی معرفی اسد بهعنوان قاتل مردم خود است! او از سلاح شیمیایی علیه مردم خود استفاده میکند. سلاحهایی که از تروریستها و به واسطه گری ایران دریافت کرده و درنهایت هم با همکاری کشورهای متحد عربی و شکست در جنگ علیه مردم خویش، مجبور به فرار از سوریه میشود! این دقیقاً همان آرزویی است که از چندسال پیش ارتجاع عرب و کشورهای غربی حامی آنها به دنبال تحقق آن هستند.
در ایران فردی که شباهت زیادی به اسفندیار رحیم مشایی دارد، با گروه ببرهای عرب، همکاری کرده و از شکاف درون نظام ایران صحبت میکند! این فرد بسیار ذینفوذ بوده و در مجامع بینالمللی (خصوصاً نزد حکومتهای ارتجاعی عرب) از اعتبار بالایی برخوردار است! چرا در کنار نمایش فردی شبیه به احمدی نژاد، فردی شبیه به مشایی هم نمایش داده می شود و وی را دلسوز نظام و مورد اعتماد جهانیان معرفی می کنند؟ آیا دست اندرکاران شرکت Kuma با چنین ترفندی به دنبال القای تفکری خاص در ایران و کشورهای عربی مخاطب بازی هستند؟
در این بازی، گروه تروریستی داعش نیز به نوعی تشکلیافته توسط سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران معرفی میشود و از آنها به عنوان عامل این نهاد برای پیشبرد اهداف آشوبگرانه آنها در منطقه یاد میشود! در واقع شرکت Kuma قصد دارد تا با این فرافکنی توجه جهان عرب از واقعیت شکلگیری داعش در منطقه را منحرف نماید. کما اینکه در بخشی از داستان این بازی پادشاه عربستان (که از ترور جان سالم به درمیبرد) برای مبارزه و نابودی داعش وارد عمل شده و حمایت مالی خود را از گروه ببرها اعلام میدارد!!
اما از دیگر نکات عجیب در این بازی، معرفی پادشاه بحرین بهعنوان رهبر عملیات تروریستی در منطقه است! این درحالیست که رژیم حاکم بر بحرین یکی از بزرگترین و نزدیکترین حامیان حکومت آل سعود در منطقه است. با این اوصاف، معرفی بحرین بهعنوان متحد ایران و اسرائیل! و عامل گسترش تروریست در منطقه کمی عجیب و قابل تأمل است! شاید شرکت Kuma با این کار قصد داشته تا اذهان عمومی را از عامل اصلی گسترش تروریست در منطقه و جهان، یعنی کشور عربستان سعودی دورنگه دارد.
بههرتقدیر،"واحد ببر" یک بازی خارج از استانداردهای بینالمللی است که فقط در راستای برخی عقدهگشاییهای سیاسی تولیدشده و در ساخت آن سعی شده تا با نمایش نمادین کشورهای عربی در قالب یک گروه متحد (امری که شاید تحقق آن به این سادگیها نباشد) حس اعتمادبهنفس (از نوع کاذب!) را در میان آنها زنده کرده و آن ها را برای مقابله با ایران اسلامی آماده نماید. یا به قول امیر میرزایی حکمتی: "هدف کمپانی Kuma، این است که مردم ایران و جهان را متقاعد کند که هرکاری آمریکا در کشورهای دیگر انجام میدهد، اقدامی خوب است."
در هر حال، از کلیت موضوعات
مطرحشده در این بازی، بهراحتی میتوان به میزان تأثیرگذاری مثبت کشور
ایران در تحولات منطقه و جهان و ناکامیهای کشورهای غربی- عربی در مهار
قدرت نرم ایران واقف شد و از ته دل به این موضوع افتخار کرد و در پاسخ به
این اقدام آمریکا گفت:
"آمریکا! همچنان از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر."
منبع:کالبد شکافی بازی های رایانه ای