جنبش سایبری موعود |آخر زمان، فراماسونری، سیاسی ، سخنرانی، دانلود نرم افزار، دانلود مستند، دانلود فیلم
جنبش سایبری موعود |آخر زمان، فراماسونری، سیاسی ، سخنرانی، دانلود نرم افزار، دانلود مستند، دانلود فیلم

جنبش سایبری موعود |آخر زمان، فراماسونری، سیاسی ، سخنرانی، دانلود نرم افزار، دانلود مستند، دانلود فیلم

جنبش سایبری موعود |آخر زمان، فراماسونری، سیاسی ، سخنرانی

یهود ستیزی و صهیونیسم مسیحی لیبرال آمریکا

در اوایل قرن بیستم، به دنبال تلفات خانمان سوز جنگ جهانی اول و سپس رکود بزرگ، بنیادگرایی آمریکا به جای...  

 از 1918 تا 1967

در اوایل قرن بیستم، به دنبال تلفات خانمان سوز جنگ جهانی اول و سپس رکود بزرگ، (1) بنیادگرایی آمریکا به جای آن که به نظریات پیشگویانه بپردازد، بیش از پیش درگیر تکذیب الاهیات لیبرال، بشارت اجتماعی و نظریه تکامل داروینی بود. بین سال های 1910 تا 1915 مجموعه ای مشتمل بر 12 کتابچه به نام اصول مقدماتی (2) منتشر شد که در آن 64 نویسنده ی مختلف حدود 90 مقاله در دفاع از موضع انجیلی محافظه کارانه (3) راجع به موضوعات اعتقادی و اخلاقی گوناگون نوشتند. (4)
هر چند گابلین مقاله ای راجع به جایگاه یهودیان در پیشگویی ارسال کرد، مقاله او اساساً دفاع از خطاناپذیری کتاب مقدس (5) بود. (6) انجیلی های محافظه کار (7) در حالی که در ابتدا نسبت به پیشاهزاره گرایان « جدید»، بدگمان و با عقیده ی « عروج پنهانی» آنان مخالف بودند، رفته رفته در مقابل دشمن مشترک لیبرال، حمایت تدبیرگرایان را مغتنم شمردند و در نتیجه در میان آنان، « نزدیکی صفوف » پدید آمد. (8) این آشتی (9) تأثیر فراوانی در موجّه سازی و گسترش قبول فرجام شناسی تدبیرگرا داشت. در طی سال 1901، نورمن کراوس (10) اظهار می دارد که، « تدبیرگرایان آن چنان به پیروزی کامل رسیدند که تا پنجاه سال بعد عمدتاً دوست و دشمن تدبیرگرایی را با پیشاهزاره گرایی یکی می دانستند». (11)
ارلینگ یورستاد (12) در تاریخ مشروحی از ظهور بنیادگرایی قرن بیستم آمریکا در پیش از 1970، به بررسی جناح راست مسیحی و دستور کار ضد کمونیستی و بیگانه ستیزانه (13) آن می پردازد ولی حتی یک بار به اسرائیل اشاره نمی کند. (14)
همچنین جورج مارزدن در شرح مختصر تاریخ ظهور بنیادگرایی و جنبش پروتستان انجیلی در آمریکا اظهار می کند که به رغم بعضی از شواهد یهودستیزی، به نظر می رسد که در اوایل قرن بیستم، پروتستان های انجیلی محافظه کار تمایلی به یهودیان معاصر نداشته اند. (15) افراد دیگری نظیر دیوید راوش شواهد یهودستیزی در میان بنیادگرایان مسیحی را به طور مفصل تر دنبال کرده اند. (16)
به عنوان مثال، در 1919 وودرو ویلسون (17) با آگاهی از این که بریتانیا و فرانسه به دنبال تضعیف هدف خودمختاری او در سوریه هستند، چارلز کرین (18) عرب شناس ثروتمند آمریکا را به عنوان سرپرست کمیته ی کینگ- کرین (19) برای بررسی خواسته های افراد بومی [ به آنجا ] اعزام کرد. تردیدهای ابراز شده ی رهبران عرب و آمریکایی های مهاجر موجب آن شد که کمیته ی کرین به آمریکا توصیه می کند که از حمایت از تشکیل وطن یهودی صرف نظر کند، مهاجرت فزون تر یهودیان به شدت محدود شود و آمریکا با بریتانیا اداره فلسطین را به دست بگیرد. در حالی که کرین همچنان برای تأمین هزینه اولین اکتشافات نفت در عربستان سعودی و یمن کمک مالی می کرد، موافقتش با آلمان هیتلر، پشتیبان سیاسی واقعی فرهنگ مسیحی، و نیز پاکسازی های ضد یهودی (20) استالین در روسیه شوروی موجب شد که... تنفر زندگی نامه نویس وی اواخر عمر او را تحت تأثیر « تعصب بسیار شدید... از [ و ] بی اندازه یهودیان » توصیف کند.
کرین سعی کرد تا رییس جمهور فرانکلین دی. روزولت (21) را متقاعد کند که از نظرات فلیکس فرانکفورتر (22) فاصله بگیرد و از گماردن یهودیان دیگر به مناصب دولتی اجتناب کند. کرین « تلاش جهانی یهودیان برای ریشه کنی هرگونه حیات دینی را در نظر آورد و دریافت که فقط ائتلاف مسلمانان و کاتولیک های رم برای شکست چنین نقشه هایی کاملاً نیرومند است». در 1933 وی حتی به حاج امین حسینی مفتی اعظم بیت المقدس پیشنهاد کرد که برای برنامه ریزی مبارزه ی ضد یهودی با واتیکان وارد گفتگو شود. (23) استدلال مبلّغان آمریکایی برای مخالفت با تشکیل کشور اسرائیل استدلال پیچیده ای است. در سال 1948 هفته ها قبل از این که کشور اسرائیل اعلان شود، بایارد داج (24) که دانشگاه آمریکایی بیروت را تأسیس کرده بود، در پرینستون نیوجرسی بازنشسته شد.
در آوریل 1948 او مقاله ی سرنوشت سازی (25) با عنوان « آیا جنگ در خاورمیانه لازم است؟» را در ریدرز دایجست (26) نوشت. کاپلان (27) این مقاله را « اظهار نظر قطعی» عرب شناسان آمریکایی درباره ی پیدایش کشور اسرائیل می خواند:
هر چند که داج هشدار داد که، " همه یهودیان صهیونیست نیستند و تمام صهیونیست ها هم افراطی نیستند" ولی معتقد بود که جنبش صهیونیستی بلایی است که نمی تواند سرچشمه ی امر نیکی باشد. داج یهودستیز نبود... اظهار نظر داج علیه صهیونیست ها، نه ناشی از خط مشی سیاسی این جنبش، بلکه مبتنی بر از مخالفت اعراب با آن بود که این امر از نظر داج برنامه صهیونیستی را غیر منطقی و در نتیجه خطرناک می ساخت. داج می دانست که تشکیل دولت یهود موجب سال ها و دهه ها منازعه خواهد شد. در نتیجه، داج نوشت: " تمام تلاش های صورت گرفته ی مؤسسات آمریکایی بشر دوستانه و غیر انتفاعی ما در جهان عرب- مؤسسه ی خاور نزدیک (28) ما، دفاتر مبلّغان اعزامی ما، انجمن مسیحی مردان جوان(29)، انجمن مسیحی زنان جوان، (30) مؤسسه کالج یسوعی بوستون (31) ما در بغداد، کالج های ما در قاهره، بیروت، دمشق- و نیز امتیازات نفتی ما در معرض شکست و زوال کامل قرار گرفته است"، سناریویی که به گفته ی داج به نفع روسیه کمونیستی بود. سپس داج نقل کرد که یک دوست " کارشناس آمریکایی خاورمیانه" می گوید که " آنان ( روس ها ) درصددند که هزاران نفر از یهودیان کمونیست روسیه را به کشور فلسطین یهودی وارد کنند." هر چند داج اشاره ای گذرا به [ = قتل عام یهودیان ] داشت ( که در زمان هولوکاست (32) نگارش مقاله ی مزبور فقط سه سال از وقوع آن می گذشت ) ولی ظاهراً وی از پیامدهای روانی و تاریخی این واقعه برای آوارگان یهودی اروپا در فلسطین غافل بود. اگر چه داج قبول داشت که اعراب هرگز از یک دولت یهودی حمایت نمی کنند، یهودیان را تشویق می کرد که اسلحه ی خود را زمین بگذارند و وارد مذاکره شوند. مقاله با نقل قولی از کتاب مقدس به پایان می رسد: « خداوند قادر متعال می گوید نه با زور نه با قدرت بلکه با روح من» [ زکریا باب 4، آیه 6 ]. ظاهراً داج نمی دانست که یهودیان فلسطینی گرفتار اردوگاه های مرگ با نگاهی متفاوت از نگاه یک مبلغ پروتستان، عهد عتیق را قرائت می کنند. (33)
کاپلان اظهار داشته است که دیدگاه های داج نشان دهنده ی دیدگاه های جامعه مهاجر و میسیونری گسترده ی بیروت بود که معتقد بودند آمریکا، بریتانیا و روسیه با تصویب عجولانه تقسیم فلسطین از طریق سازمان ملل متحد دچار اشتباه اخلاقی و سیاسی شده اند. ریچارد کراسمن (34) یکی از اعضای گروه انگلیسی- آمریکایی بررسی کننده ی بحران فلسطین در سال 1947، اظهار کرد که مبلّغان پروتستان آمریکایی « با اظهارات مقامات بریتانیایی در خاورمیانه که شدیدترین حمایت را از اعراب به عمل آوردند، آرمان صهیونیستی را زیر سؤال بردند. (35)
کاپلان نتیجه می گیرد که « جامعه آمریکایی لبنان از لحاظ روحی تقریباً مخالف کشور اسرائیل بودند. اما افراد معدودی به یهودستیزی روی آوردند». (36) هری ترومن نیز در خاطرات خود ادعا می کند که کارشناسان وزارت خارجه ی بعد از جنگ با ایده [ تشکیل ] یک دولت یهودی مخالف بودند زیرا آنان یا می خواستند اعراب را راضی نگهدارند و یا این که یهودستیز بودند. (37)
در طول دهه 1930 و دهه 1940، هم قبل از تأسیس کشور اسرائیل و هم بعد از آن، مسیحیان پروتستان لیبرالی همچون پل تیلیش (38)، ویلیام اف. آلبرایت (39) و راینهولت نیبور (40) طرفداران اصلی صهیونیسم بودند که شورای مسیحی درباره ی فلسطین (41) را در سال 1942 تأسیس کردند. (42) نیبور به عنوان استاد اخلاق اجتماعی در حوزه ی علوم دینی اتحاد (43) به جای استناد به دلایل دینی، بر اساس دلایل عمل گرایانه از صهیونیسم دفاع می کرد. آزار یهودیان در اروپا همراه با قوانین دست و پاگیر مهاجرت در آمریکا موجب شد که نیبور « حق اخلاقی» یهودیان را نسبت به فلسطین به رسمیت بشناسد تا آنان به عنوان یک ملت زنده بمانند. (44) او در 1946، در حضور کمیته انگلیسی- آمریکایی تحقیق (45) در واشنگتن به سود شورای مسیحی درباره ی فلسطین شهادت داد. او ضمن این که حقوق متضاد اعراب و یهودیان فلسطین را می پذیرفت، اظهار می کرد:
با این وصف، این واقعیت که اعراب دارای پس کرانه ی وسیعی (46) در خاورمیانه هستند و این واقعیت که یهودیان جایی برای رفتن ندارند، حقانیت نسبی مطالبات آنان و آرمان های آنان را به اثبات می رساند... حاکمیت اعراب بر بخشی از این سرزمین مورد منازعه باید بدون تردید برای ایجد وطنی یهودی در جهان قربانی شود. (47)
نیبور در 1985، که تا آن زمان با بیشتر رهبران دیگر پروتستان لیبرال اختلاف داشت، همچنان بر تعریف وسیع تری از صهیونیسم مسیحی اصرار می ورزید. نیبور در مقاله ای تحت عنوان « رابطه ی مسیحیان و یهودیان در تمدن غرب» نوشت: « بسیاری از مسیحیان از این حیث که معتقدند قوم آواره به وطن نیاز دارد، حامی صهیونیسم هستند؛ ولی زمانی که ادعاهای مسیحیایی برای اثبات حق یهودیان بر وطن خاصی در فلسطین به کار گرفته می شوند، ما به اندازه یهودیان مذهبی ضد صهیونیست احساس شرمندگی می کنیم». (48) نیبور صرف نظر از این که مایل بود شاهد « دادن غرامتی دیگر» به اعراب باشد، ظاهراً از این دیدگاه حمایت نمی کرد که فلسطینی های آواره « به یک وطن نیاز دارند».
« جنگ شش روزه» 1967، نقطه سرنوشت ساز مهمی برای علاقه مسیحیان انجیلی به اسرائیل و صهیونیسم بود. با الحاق کرانه باختری، پروتستان های لیبرال و سازمان هایی مثل شورای جهانی کلیساها به طور فزاینده از صهیونیستم فاصله گرفتند، در حالی که همین رویدادها اشتیاق بنیادگرایان و انجیلی ها را به سرزمین اسرائیل دوباره برانگیخت. (49)

پی‌نوشت‌ها:

1. Great Depression
2.The Fundamentals, 12 Volumes, (Chicago, Testimony Publishing Company. 1910-1915).
3. conservative evangelical position
4. از این 90 مقاله، 21 مقاله به دفاع از کتاب مقدس و 31 مقاله دیگر به موارد عقیدتی نظیر زایش عذرا، الوهیت مسیح و غیره پرداخته است. 30 مقاله باقیمانده معطوف به میسیون، تبشیرگرایی و شهادت نامه های شخصی است. نک:
Ernest Sandeen, The Roots of Fundamentalism: British and American Millenarianism, 1800-1930. (Chicago, The University of Chicago Press, 1970).
5. Bible"s inerrancy
6.Arno C. Gaebelein, "Fulfilled Prophecy, A Potent Argument for the Bible.’ The Fundamentals, 11, (Chicago, Testimony Publishing Company. 1910-1915), pp55-86.
7.conservative evangelicals
انجیلی های محافظه کار، افراد و سازمان هایی هستند که اولاً کتاب مقدس را منبع اصلی و معتبر نظرات خود می دانند و ثانیاً نسبت به مسیحی سازی جهانیان متعهدند و ثالثاً به بیانیه های فرهنگی و اقدامات سیاسی مورد پذیرش جناح راست مذهبی متعهدند.
8. Kyle, op.cit.. p105.
9. rapprochement
10. Norman Kraus
11. C. Norman Kraus, Dispensationalism in America, (Richmond, John Knox Press, 1958). p104.
12. Erling Jorstad
13. Xenophobic
14.Erling Jorstad, The Politics of Doomsday, Fundamentalists of the Far Right, (nashvillc. Abingdom, 1970).
15. George Marsden, Fundamentalism and American Culture, The Shaping of Twentieth Century Evangelicalism 1870-1925, (New York, Oxford University Press, 1980).
16. برای بررسی دقیق تر این که تعالیم مسیحی چگونه باعث شکل گیری نگرش های آمریکا نسبت به یهود شد؛ نک:
Charles Y. Glock and Rodney Stark, Christian Beliefs and Anti-Semitism, (New York, Harper & Row, 1966): David A. Rausch, Fundamentalists, Evangelicals and Anti-Semitism, (Valley Forge, Trinity Press International,
1993).
17. Woodrow Wilson
18. Charles Crane
19. King-Crane Commission
20.Anti-Jewish purges
21.Franklin D. Roosevelt
22.Felix Frankfurter
23.Robert Kaplan, The Arabists, The Romance of an American Elite, (New York, The Free Press, 1993), p71.
24. Bayard Dodge
25. watershed article
26. The Readers Digest
27. Kaplan
28. Near East Foundation
29. YMCA= Young Men"s Christian Association
30. YWCA= Young Women"s Christian Association
31. Boston Jesuit college
32. Holocaust
33.Ibid. p80.
34. Richard Crossman
35.Ibid. P81.
36.Ibid., p 185.
37.Ibid., p185.
38. Paul Tillich
39. William F. Albright
40. Reinhold Niebuhr
41. Christian Council on Palestine
42.Merkley, op.cit., pp 141-145
43. Union Theological Seminary
44.Reinhold Neibuhr. The Nation 21 Feburary (1942), pp214-216 and 28 February (1942), pp253-255, cited in Sharif, op.cit.. p113.
45. Anglo- American Committee of Inquiry
46. vast hinterland
47.US Department of State, ‘Hearings of the Anglo-American Committee of Inquiry", 14 January (1946), pl47. Cited in Sharif, op.cit., p113.
48.Reinhold Niebuhr. Pious and Secular America, (New York. Scribner"s, 1958), pp86-112, cited in Merkely. op.cit., p141).
49. Rosmary Radford Ruether & Herman J. Ruether, The Wrath of Jonah, The Crisis of Nationalism in the Israeli-Palestinian Conflict, (San Francisco, Harper, 1989). p173.

منبع مقاله :

سایزر، استیون آر؛ (1386)، صهیونیسم مسیحی، ترجمه ی حمید بخشنده، قدسیه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول

مبنع راسخون

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.