نقدی بر لوسی، ساختۀ لوک بسون; فیلمی برای تبلیغ مواد مخدّر +تصاویر

مادۀ مخدر به لوسی این قدرت را می‌دهد که از تمام ظرفیت مغز خود استفاده کند. ایراد مهم فیلم، در این است که چطور یک مادۀ مخدر که همچون شراب فعالیت مغز را کاهش می‌دهد، در اینجا قدرت مغز را بالا می‌برد؟! مضافاً که نظریه پروفسور نورمن در این فیلم، مبتنی بر انکار روح است.
فیلم لوسی (2014) Lucy آخرین ساختۀ لوک بسون و نوشتۀ خود او، از سوم مرداد (25 ژوئیه) در سینماهای امریکای شمالی بر پرده رفته است. بودجۀ ساخت لوسی، چهل میلیون دلار بوده و محصول مشترک کمپانی یونیورسال و فرانسه است. فیلم، در سینماهای امریکا 125 میلیون دلار فروش کرد و اکران آن هنوز در سینماهای دنیا ادامه دارد. امتیاز مخاطبان سایت IMDb برای این فیلم تاکنون 5ر6 از 10 بوده است و منتقدان سایت متاکریتیک 61 از 100.

*******

فیلم لوسی، ماجرای دختری به نام لوسی است که به سبب ورود ناخواستۀ یک نوع ماده مخدر جدید و بسیار قوی به بدنش، ارتقاء ذهنی می‌یابد و قدرت‌های تازه‌ای پیدا می‌کند و در نهایت از قالب ماده خارج شده، خداگونه می‌شود. این فیلم، حاوی نظریه‌های اثبات نشدۀ علمی است و فیلمسازان سعی کرده‌اند که آن نظریه‌ها را دراماتیزه کنند و البته تا حدّی نیز از عهده برآمده‌اند.

دختری که خدا شد! ///آماده انتشار
 
ادامه مطلب ...

چرا به امام زمان(عج) قائم ال محمد گفته می شود؟

یونس‌بن‌عبدالرحمن از امام کاظم علیه‌السلام پرسید: آیا تو همان قائم به حق هستی؟ آن حضرت فرمود: «آری، من قائم به حق هستم، اما آن قائم به حقی که زمین را از دشمنان خدا پاک می‌کند و آن را پر از عدل و داد می‌کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور شده است، او پنجمین فرزند از اولاد من است که غیبتش طولانی   خواهد شد».[۱]   ادامه مطلب ...

زیارت" ترانه فارسی جدید "سامی یوسف" در مدح امام رضا(ع) منتشر شد + دانلود

ترانه جدید سامی یوسف در مدح حضرت امام رضا علیه السلام منتشر شد؛ ترانه ی جدید سامی یوسف "زیارت" نام دارد که به زبان فارسی آن را خوانده شده نشان دهنده عشق و علاقه این خواننده جوان به ائمه اطهار علیهم السلام و به ویژه امام رضا علیه‌السلام است.

 

" زیارت " ساخته "بابک رادمنش" پدر سامی یوسف، و شعر آن از شاهد حسینی است.

 

برای مشاهده و دانلود به ادامه مطلب بروید. 


 

کلیپ تصویری تشرف راننده کامیون محضر امام زمان(عج)

شرف یک راننده کامیون به محضر امام زمان در لحظات نزدیک به مرگ از زبان حجت الاسلام والمسلمین عالی


برای تماشا و دانلود به ادامه مطلب بروید. 

ادامه مطلب ...

کلیپ تصویری بأی ذنب قتلت...نسل کشی مسلمانان درمقابل هزاران دوربین

هزار مسلمان شهر بانگی را به سمت کشور همسایه چاد ترک کرده اند. این مسلمانان از اقدامات خشونت آمیز و قتل عام شبه نظامیان مسیحی "آنتی بلاکا" فرار کرده اند.

این درحالی است که شبه نظامیان یاد شده حتی به کاروان های مسلمانان از جمله زنان و کودکان درمسیر حرکت به سمت مرز چاد حمله می کنند.

در حمله به یک کاروان مسلمانان که تحت حمایت ارتش چاد به سمت مرز در حرکت بود، یک غیرنظامی کشته و هفت نفر دیگر به همراه دو نظامی چاد زخمی شدند.

رضوان عثمان مستشار نظامی چاد در بانگی گفت: تخلیه مسلمانان از بانگی با خطر همراه است زیرا شبه نظامیان آنتی – بلاکا کاروان ها را هدف قرار می دهند.

روستاها و شهرک های اطراف بانگی تا شعاع 300 کیلومتری از سکنه خالی شده است و گمان می رود که اکثر آنها خانه های خود را به سمت چاد ترک کرده اند به گونه ای که تاکنون 60 هزار مسلمان به این کشور پناه برده اند و نیمی از آنها را ارتش چاد تخلیه کرده است.

درسایه حمله به شهروندان مسلمان در آفریقای مرکزی، کمیته اجرایی سازمان همکاری اسلامی در نشست فوق العاده خود یک هیئت بلندپایه را به بانگی فرستاد تا با مسلمانان این کشور ابراز همبستگی کنند.

دبیرکل سازمان همکاری اسلامی گفت: پاکسازی مسلمانان درچارچوب نسل کشی ادامه دارد و بانگی از ساکنان مسلمان خود خالی شده است و تنها یک چهارم آنها در اردوگاههای آوارگان باقی مانده اند.

دهها هزار نفر از مسلمانان سایر مناطق آفریقای مرکزی نیز به طور گروهی کار حرکت به سمت چاد، کامرون، مالی، سنگال، نیجر، نیجریه و سودان را آغاز کرده اند.

والری آموس مسئول عملیات بشردوستانه سازمان ملل درپایان سفر دوره اش به آفریقای مرکزی گفت: نیروهای کافی وجود ندارد و این کشور شاهد ویرانی کامل نهادهای آنها است.

درهمین حال، عباس شومان قائم مقام الازهر از پاپ خواست تا اقدامات خشونت آمیز گروههای مسلح در آفریقای مرکزی و آسیا و نظایر آن را به طور آشکار و روشن محکوم کند.

وی همچنین از قدرت های بزرگ خواست تا سیاست یک بام و دوهوای خود را در برخورد با مسائل بین المللی متوقف کرده و از موضع جانبدارانه خود علیه مسلمانان دست بکشند.


برای دانلود و تماشا به ادامه مطلب بروید. 

ادامه مطلب ...

مستند چشم کور فتنه


چشم کور فتنه مستندی پیرامون نقش گروه ها داخلی و کشور های خارجی در ایجاد فتنه 88 است.این مستند تلاش دارد تا با ارائه اسناد چند رسانه ای و غالبا تصویری طراحی پشت صحنه برای ایجاد آشوب و بلوا را به اثبات برساند و چنانکه غالب مردم ایران در نهم دی ماه این طراحی را متوجه شده بودند و با حضور خود در خیابان ها حضور خیابانی فتنه گران را هزینه بسیار زیاد همراه کردند و فتنه نابودی پیاده نظام خود از این روز به بعدکامل حس کرد.

برای دانلود به ادامه مطلب بروید 
ادامه مطلب ...

فیلم + حمله شبکه من و تو به بهاره رهنما!/ صحبت های بهاره رهنما درباره مقتل خوانی در برج میلاد!

+فیلم حمله شبکه من و تو به بهاره رهنما!


شبکه من و تو، طی برنامه ای با حمله به بهاره رهنما اظهارات وی در مورد عملکرد قابل قبول پلیس ایران را نتوانست تحمل کند. این شبکه ماهواره ای با هجوم به خانم بهاره رهنما اینگونه وانمود کرد که این بازیگر مردمی کشورمان گویا تطمیع شده تا اینگونه در مورد پلیس ایران سخن بگوید!

+ فیلم صحبت های بهاره رهنما درباره مقتل خوانی در برج میلاد!

اجتماع آیینی اصحاب فرهنگ و هنر با نام «سوگ چامه‌ها» با مقتل‌خوانی بهزاد فراهانی، فرزاد حسنی، بهاره رهنما و با مرثیه خوانی حسام‌الدین سراج و رسول نجفیان در برج میلاد پی گرفته شد؛ اما انعکاس گفته‌های بهاره رهنما در مراسم مقتل‌خوانی، با واکنش‌های تندی از سوی برخی اشخاص و ‌رسانه‌ها همراه شده است.

بهاره رهنما که حین مقتل‌خوانی در برج میلاد اشک می‌ریخت، گفته بود: مقتل خوانی من ادای دین به کودکان بود و خوشحالم که توانستم نذرم را در اینجا ادا کنم. نگران بودم به مراسم نرسم. در راه دعا می‌کردم سعادت این مقتل خوانی نصیبم شود و بتوانم سهم کوچکی در آیین‌های عاشورایی داشته باشم.

وی افزوده بود: من سفیر انجمن حمایت از کودکان هستم و دلم می‌خواست با مقتل خوانی، ارادتم را به کودکان کربلا و کودکان بی‌پناه امروز نشان دهم. من نذری داشتم که امسال ادا شد و مقتل خوانی در برج میلاد، ادای دینی است که با روا شدن حاجتم امشب آن را ادا کردم. امیدوارم روزی برسد که هیچ کودکی اسیر تیرهای خشم نباشد و کودکان ما از گزند خرافه و تعصب دور بمانند.

پس از این نوشتارها، نقدهای غیرقابل پذیرشی‌ به این حرکت ارزشمند رهنما وارد آمده بود که یکی از آن‌ها سوای گزاره‌هایی که در مقام نقد مطرح کرده بود، با ادبیاتی غیرقابل پذیرش همراه بود. ادبیات این نقد که با نیت‌خوانی همراه بود، نشان داد حتی هنوز در میان برخی مدعیان روشنفکری نیز گروهی هستند که تفاوت نقد و تخریب را درک نکرده‌اند.

اما این گفتارها با واکنش به حق بهاره رهنما همراه شد‌ و در این باره با زبان محاوره‌ای نوشت: «شنیدم حال خیلی‌ها خرابه سر مقتل‌خونی من؛ از بی‌بی‌سی و... بگیر تا خیلی از روشنفکرنماهای دیگه. جوابم فقط به این آدما اینه زیر پرچم حسین (ع) سینه زدن لیاقت می‌خواد. افتخار می‌‎کنم که از بچگی این ارادت رو داشتم و دارم.

جالبه که حتی مصاحبه با تلویزیون رو به خاطر همین حواشی بعد برنامه حذف کردم و انجام ندادم اما نمی‌دونستم هنوزم آدمایی هستن که به خاطر اعتقاد مذهبی که خیلی شخصیه، توهین می‌کنن و به اسم دموکراسی فحاشی می‌کنن و آنقدر وقاحت دارن که علمداری امام حسین (ع) رو تحجر بدونن.

بازم تأکید می‌کنم من افتخار می‌کنم به خواندن مقتل حضرت رقیه در محرم سال هزار و سیصد و نود و سه شمسی و نذر کردم تا زنده ام برای همه کودکان مظلوم در جنگ و به عنوان سفیر انجمن حمایت از حقوق کودکان مقتل حضرت رقیه رو برای مردم بخو‌نم. یا حسین‌
».

به نظر می‌رسد، هنوز فضای جامعه حتی در سطحی که مدعی آموزش و راهبری است، به نقطه‌ای نرسیده که اگر نقد یا حتی انکاری وجود داشته باشد، در کالبد ادبیاتی تند و زننده عیان نشود. آیا در جامعه‌مان ـ حتی میان گروهی از مدعیان اندیشه ـ همچنان به دیکتاتوری درون میدان داده می‌شود و بر آنچه ـ توسط یک ناظر ـ پسندیده نمی‌شود، تاخته خواهد شد؟ آیا احترام به حق انتخاب حتی نزد برخی روشنفکران هم یک شوخی است؟


فیلم حمله شبکه من و تو به بهاره رهنما!

دانلود فایل

دانلود کیفیت بالا

و یا از لینک روبرو + دانلود



صحبت های بهاره رهنما درباره مقتل خوانی در برج میلاد!



+ دانلود

دانلود مجموعه سخنرانی از استاد عالی - بر بال سخن


دانلود مجموعه سخنرانی از استاد عالی با موضوعات: آسان بودن عمل به دین، از اصحاب امام زمان (عج) شدن، لزوم دشمن شناسی، محب واقعی بودن، ولایت خداوند و ولایت شیطان و ... شامل 9 فایل صوتی

برای دانلود به ادامه مطلب بروید.  ادامه مطلب ...

هالیوود و مهدویت قسمت اول

هالیوود ومهدویت قسمت اول

فیلمسازان آمریکایى مهدویت را نشانه گرفته اند!

اشاره:

دکتر حسن بلخارى، فارغ التحصیل رشته ادیان وعرفان، از اساتید دانشکده هنر دانشگاه تهران وآشنا با علوم ارتباطات هستند. با توجه به اطلاعات جامعى که ایشان در زمینه فعالیتهاى رسانه هاى غربى درخصوص مقابله اندیشه اسلامى وبویژه موضوع مهدویت دارند، خدمت ایشان رسیدیم وسؤالاتى را درهمین زمینه مطرح کردیم.

با تشکر از اینکه وقت گرامیتان را دراختیار ما قرار دادید، به عنوان اولین سؤال بفرمائید که نقش وجایگاه سینما ورسانه هاى صوتى، تصویرى در غرب وخصوصاً آمریکا چیست؟

به یک عبارت جهان امروز جهان تصویر است وعمده ترین مصداق این تصویر سینماست. (پُستمن) در کتاب (زندگى در عیش، مردن در خوشى) خود سه دوره را یا سه سپهر را اصطلاحاً براى انتقال معلومات ذکر مى کند. دورة اول دوره انتقال معلومات به وسیله زبان بود. پدر مى گفت فرزند حفظ مى کرد، دوره دوم دورة مکتوب بود وکتاب حافظ وحامل معنا براى نسل بعدى شد. ایشان سومین دوره را دورة تصویر مى داند که تصویر سینمایى وتلویزیونى جاى دو موج قبلى نشسته است. البته تحلیل ایشان این است که این تصویرها به صورت خاص دارد ساخته مى شود وبه جهان ارائه مى شود، ما در قلمرو افزایش دامنة جهل انسان قرار داریم تا علمش. تحلیلى که پستمن ارائه مى دهد تحلیل درستى است واین تقسیم بندى نسبت به سه دورة انتقال معلومات. واقعیت قضیه این است که ما داریم در عصر تصویر وعصر سینما زندگى مى کنیم وعنوانى که شما تحت عنوان دنیاى anformatic، information یا اطلاعات وانفجار اطلاعات دارید عصاره اش تصویر است، یعنى از یک طرف ما الان در عصر اطلاعات زندگى مى کنیم که این اطلاعات جذابترین، مؤثرترین، کارآمدترین وماندگارترین شیوة ابراز آن تصویر است. البته فقط این نیست که حالا قدرتها دارند از این عنصر بالاترین استفاده را مى کنند. ذهنیت مخاطبها هم، چنین قدرت وجایگاه پذیرشى را دارد. ما در شبانه روز بین 78 تا 79% اطلاعات دریافتى روزانه را از چشممان به دست مى آوریم وبقیه حواس درصد بعدى را به خود اختصاص مى دهند. درعین حال شما اگر به سیستم دریافتى انسان نگاه کنید مى بینید که نیمکرة راست مغز مربوط به علوم حضورى وشهودى به صورت تصویر است. طبق تحقیقاتى که طى 10، 15 سال گذشته صورت گرفته، انسان با نیمکره راست مغزش با اطلاعات برخورد شهودى مى کند یعنى در آنجا ماندگار است وبزرگترین وعمیق ترین تأثیرات را روى شخصیت انسان مى گذارد. مجموعة این قضایا که من به صورت مختصر خدمت شما عزیزان ذکر کردم معنایى را مى سازد که تصویر را کارآمدترین عامل نه تنها براى انتقال معلومات، بلکه تأثیرگذارى روى شخصیت وروان افراد قرار مى دهد. این مقدمه به نحوى بیانگر جایگاه تصویر وسینماست.

ببینید! غرب در ذات تکنولوژیکى خودش تفوق طلب است. یعنى ما بحثى داریم در فلسفه علم که علم وقتى مجتمع شد فى حد نفسه قدرت را به دنبال مى آورد. برگردیم به همان کلامى که (فرانسیس بیکن) در ابتداى رنسانس گفته که (هدف نهایى علم قدرت است). در چنین فضایى غرب براى اعمال این قدرت وکسب مطامع بیشتر از تصویر دارد بهترین استفاده را مى کند. هالیوود به عنوان مرکز فیلمسازى آمریکا، که در سال 700 فیلم تولید مى کند وسالانه 15، 16 میلیارد دلار سود خالص دارد ونزدیک به 78% سینماها وتلویزیونهاى جهان از آن تغذیه مى شوند. شما کلمات را که کنار هم قرار بدهید به صورت بسیار وسیعى نشان مى دهد که ما با چه قدرت وتأثیر وبرنامه ریزى عظیمى از آن طرف روبه رو هستیم. واقعیت مسأله این است که غرب به اهمیت، قدرت وتاکتیک تصویر پى برده است واز آن در قالب سینما دارد استفاده مى کند. ما در غرب فیلم خنثى نداریم، یعنى از این 600، 700 فیلمى که در سال تولید مى کند 30، 40 فیلم است که در سطح جهان مطرح مى شوند، البته آنها را هم خودشان مطرح مى کنند با اسکارهایى که مى دهند وبعضاً هم به دلیل جذابیتهاى عامه اى که دارند در سطح جهان مطرح مى شوند وواقعاً فرهنگسازى مى کنند. مانند جریانى که (تایتانیک) با دو میلیارد بیننده در سطح جهان ایجاد کرد. این نکات را به صورت پراکنده دارم عرض مى کنم چون درهر بُعدش یک معناى عظیمى وجود دارد، مى خواهم با این دلایل نشان بدهم که غرب به قدرت عظیم سینما پى برده است. به همین دلیل الان مهمترین کارى که مى کند این است که مبانى نظرى خودش را که محصول ایده ها واهدافش است به زبان تصویر ترجمه مى کند. یعنى من بزرگترین ویژگى غرب را ترجمة معنا به تصویر مى دانم. چون روانشناسى مدرن بیانگر این است که تأثیرى که تصویر دارد هیچ کلامى ندارد وبحثى در روانشناسى داریم که هر تصویر معادل هزار کلمه است.

کار دیگر تصویر وسینما توأماً درگیر کردن احساسات وادراک است. سخنورها ادراک را مخاطب قرار مى دهند وفیلمهاى بى محتوا احساس را وفیلمهاى هدفمند ادراک واحساس را با هم. در چنین قلمرویى احساس، جذابیت را، ادراک معناپذیرى را وجمع آنها سینما را مى سازد. من معتقدم ودر حقیقت واقعیتهایى جهانى وهالیوود وفرهنگسازى آن بیانگر این است که غرب دارد از سینما حداکثر استفاده را مى برد، چون برایش استفاده دارد لذا جایگاه ویژه اى هم دارد.

با توجه به اهمیت مسأله فرهنگ سازى که فرمودید، نکته اى که معمولاً در فرهنگها مطرح است مقوله اى به نام (مدینة فاضله) ویا (آرمانشهر) است وقطعاً غرب هم به دنبال ترویج چیزى با این عنوان است. براى عرضه الگوى مطلوب غرب دراین زمینه سینما ورسانه هاى تصویرى چه نقشى را ایفا مى کنند؟

ما در دهة 90 دو اتفاق جدّى داشتیم در چارچوب همین آرمانشهرى که غربیها تعقیب مى کنند: یکى کاربرد اصطلاح نظم نوین جهانى (New World Order) توسط بوش وگفتند ما داریم این را تعقیب مى کنیم ویکى هم نظریه پایان تاریخ فوکویاما. در نظریه پایان تاریخ فوکویاما مى گوید: دموکراسى لیبرال آرزوى نهایى است که با فروپاشى رقیب سرسخت لیبرالها که کمونیسم بود، ما داریم وارد این فضا مى شویم وتاریخ دارد عملاً پروسة تکاملى خودش را درحد نهایى اش طى مى کند. این دو مسأله به نحوى از نیت سیاسى غرب در Globalization (جهانى شدن) ودر ایجاد یک فرهنگ جهانى وتحمیل آن بر جهان پرده برداشت. مى خواهم این نکته را خدمتتان عرض کنم که رسانه ها مهمترین واصلى ترین ابزار تسلط فرهنگى غرب محسوب مى شوند چون اولاً تصویر یک زبان بین المللى است. ما در زبان مشکل داریم. مثلاً یک آفریقایى اگر زبان انگلیسى نداند نمى تواند با فرهنگ غرب ارتباط برقرار کند. ولى ازطریق تصویر چرا. اخیراً در یکى از روزنامه ها گزارشى خواندم با عنوان مسجد وماهواره که بررسى کرده بود تأثیر ماهواره را در فرهنگ مراکش به عنوان یک کشور مسلمان، نتایجى که گرفته بود وحشتناک بود، نسبت به آن مبانى ارزشى که ما داریم.

مى خواهم این نکته را خدمتتان عرض کنم که غرب مدینة فاضله اى در ذهن خودش ساخته، گرچه در خود غرب هم این مدینة فاضله منتقدان جدّى خودش را دارد مثل (آلن دومینو)، (برژینسکى) و(روژه گارودى) هم به عنوان یک مسلمان. ولى واقعیت قضیه این است که آن کسانى که دارند برنامه ریزى مى کنند در این قلمرو اینها دنبال اهداف ومنافع خاص خودشان هستند وسعى مى کنند که این مدینة فاضله را فقط وفقط ازطریق تصویر به وجود بیاورند. الان مقاله وسخنرانى جواب نمى دهد. سمینارهاى تخصصى شاید روشنفکران جهان سومى را مجاب کند امّا غرب یکى از اهداف اصلى اش جلب افکار عمومى است. در فضایى که دموکراسى اصل مى شود رأى عمومى قدرت ساز است به همین دلیل شما باید روى رأى عمومى کار بکنید، روى جلب آراء عمومى باید کار کنید، لذا او هدف جدّى اش را جلب ا فکار عمومى قرار داده وفیلمها دارند در این قلمرو آن کار را مى کنند، شما اگر به مجموعة فیلمهایى که در این دو دهه بویژه پس از طرح نظم نوین ساخته شده نگاه کنید این مسأله کاملاً ملموس است. اجازه بدهید من یک مثال مصداقى مشخص بزنم. آمریکایى ها فیلمى ساخته اند به روز استقلال (Independence day). این فیلم از لحاظ جلوه هاى ویژه (Special effect) بسیار بالاست وخیلى هم در آمریکا مطرح شد ودر جهان هم روى آن خیلى تبلیغ شد. چهارم ژوئیه در تقویم آمریکایى روز استقلال آنها محسوب مى شود. در این فیلم یک گروه فضایى به کره زمین حمله مى کنند وامریکایى ها دفاع مى کنند، درنهایت در روز استقلال اینها دشمنان را دفع مى کنند. خیلى ها این فیلم را به عنوان action وبا جلوه هاى ویژة برتر گرفتند امّا به پیامى که این فیلم داشت اصلاً توجه نشد.

پیام این بود که آمریکا ونظام فرهنگى حاکم بر غرب تنها سیستمى است که جهان را از خطراتى که وجود دارد حفظ مى کند واین پیام را در اکثر فیلمها ترویج وتبلیغ مى کند، حتى در فیلمى که اخیراً تلویزیون ما (احتمالاً در ایّام نوروز 79) نشان داده شد که باز هم آدم فضایى ها حمله مى کنند، آمریکایى مردم را نجات مى دهند. در فیلم پیشگوئیهاى نوستر آداموس که حتماً بحثمان به آن خواهد رسید این امریکاست که مقابل مسلمانها مى ایستد یا مثلاً بازى کامپیوترى خیلى مشهور (یا مهدى) که اسم اصلى اش ûPersian Gulf inferno‎ (جهنم خلیج فارس) است. خلیج فارس را مرکز حرکتهاى تروریستى جهان جلوه مى دهد. ما در بعد روانشناسى مى گوئیم این بازى افراد را نسبت به امام زمان ولفظ (یا مهدى) شرطى مى کند ولى وقتى باطن قضیه را نگاه مى کنید مى بینید پیام دیگرى هم دارد وآن این است که وقتى خلیج فارس مرکز حرکتهاى تروریستى جهان مى شود حضور نظامى امریکا در خلیج فارس توجیه مى شود. غرب یکى از کارهایش این است که قبل از اینکه به عملیات گسترده دست بزند ازطریق رسانه ها کار خودش را توجیه مى کند. شما جریان خلیج فارس را ببینید، ما یک بحث بسیار مهمى را درباره بحران خلیج فارس داشتیم که گفتند جنگ رسانه هاست، نه جنگ تسلیحات. سى. ان. ان (CNN) نقش بسیار جدّى داشت، وقتى که فضا دارد وارد چنین قلمرویى مى شود، رسانه ها در پیاده کردن اهداف غرب نقش جدّى دارند. مثال ملموس دیگرى را خدمتتان عرض کنم. ما الان جنگى را در نظام جنگهاى مدرن داریم: جنگ اینترنت والکترونیک، به عنوان مثال یکى دوماه پیش بود که اسرائیلیها سایت حزب الله را شکسته بودند وپرچم اسرائیل را در سایت آنها گذاشته بودند وکارى که حزب اللهى ها کرده بودند خیلى جالب بود، آنها آمده بودند ساعتها کنگره (کِنِست) اسرائیل ومراکز حساس اسرائیل را اشغال کرده بودند، یعنى بلافاصله جواب داده بودند وپاتک کرده بودند. لذا مى بینید اصلاً فضاى جنگها، برخوردها وتأثیرگذارى در جهان دارد عوض مى شود ومن در قلمروهاى مختلف که بررسى کرده ام دیده ام که در اکثریت این قلمروها تصویر است که حرف اول را مى زند، همه مى خواهند مخاطب را جلب کنند آن هم به بهترین وجذابترین شکل که تصویر است. یک جمله خدمتتان عرض کنم که عصارة بحثم وجواب کلى سؤال شما باشد که غربیها اولاً قطعاً مدینة فاضله دارند، این مدینة فاضله را دارند ذکر مى کنند که همان دموکراسى لیبرال است.

وقتى تافلر در کتاب (جابجایى قدرت) خودش مى گوید: (بسیارى از فرهنگها ومردم جهان تشنة اقتباس از زندگى، مُد وفرهنگ غربى هستند) (که من روى این اصطلاح تکیه مى کنم) دارد به نحوى تبلیغ مى کند گرچه برخوردش نقادانه است ولى بطن این نقادى از لحاظ روانشناسى متهم است ودر اصل تبلیغ است.

ثانیاً، بستر این جهانى سازى واین معنا که جهان را تحت این مدینة فاضله تسخیر کنند رسانه ها هستند. من در همین فضا یک نکته مهم دیگر را عرض کنم که باز مصداقى است. ما در سال 2000 فیلم دیگرى داشتیم در هالیوود با عنوان ماتریکس (Matrix). این فیلم فروش واستقبال غیرمنتظره اى داشت.

چهار جایزه اسکار گرفت،به دلیل اینکه جلوه هاى ویژه وبهترین تدوین صدا ومواردى از این قبیل داشت. من در دانشگاههاى کشور بحثى تحت عنوان (هویت انسان فردا) داشتم وبعد از آن نقد ونمایش ماتریکس واخیراً این برنامه را در دانشگاه تهران داشتیم. نکته مهمى که در چارچوب بحث ما از این فیلم وجود دارد این است که در این فیلم هویت انسان آینده که به ماشین تبدیل شده زیر سؤال مى رود. امّا نجاتى که براى فرار از این بحران ذکر مى شود شهرى است به اسم Zion (صهیون) یعنى شما در این فیلم پنج، شش بار کلمه صهیون را مى شنوید با اصطلاح لاتین آن وبا چهرة شهر منجى. یعنى تصویرى که ارائه مى شود این است که فقط یکجاست که در آنجا مى توانید نجات پیدا کنید، چه در قلمرو ماده وچه معنا وآن Zion است.

مى خواهم عرض کنم که وقتى شما مى بینید که ماتریکس ساخته مى شود ودر جهان آن را در بوق وکَرنا مى کنند، جلوه هاى ویژه بسیار عظیمى درآن به کار مى رود که واقعاً حیرت انگیز وبسیار جالب است، امّا برفراز این معانى صهیون قرار داده مى شود یعنى اینکه براى غرب جا انداختن مسألة مدینة فاضله مهم است وبسترش را تصویر برگزیده است. مگر در دهة 50 میلیونها دلار در صحراها خرج ساختن فیلمهاى پرخرجى مثل (بن هور) و(ده فرمان موسى) نشد؟ الان این مسأله براى ما دارد کشف مى شود که در آن زمان اسرائیل مشکل مشروعیت را داشت ومشکل مشروعیت را فقط تصویر حل مى کرد. سینماها هم پر مى شد، خبرى خواندم که وقتى فیلم بن هور وارد ایران شد، (حالا چطور اسرائیل با رژیم تماس گرفته بود نمى دانم) بسرعت ترجمه شد. یعنى در تاریخ سینماى ایران فیلمى که بسرعت ودر کمترین زمان ترجمه ودیالوگهاى آن جهت ارائه آماده شد، فیلم بن هور بود وبعد هم ده فرمان. اسرائیل قدرت تصویر را شناخت واز سیستم سینما استفاده کرد وخود را جا انداخت. این مثالها بحث را براى خواننده ملموس مى کند. من یک سخنرانى در دانشگاه شیراز داشتم، سال 77 که بحثم مهدویت وغرب بود ـ بحثى که در جاهاى مختلف دارم ـ در آنجا از کنفرانس سال 1984 تل آویو پرده برداشتم وسیاستهایى که اینها داشتند وبازى کامپیوترى (یا مهدى) را به آنها نشان دادم. چند روز بعدش بخشهاى مهم سخنرانى من وتصاویرى از این بازى در مجلة دانشگاه شیراز منتشر مى شود وپنج، شش صفحه را به خود اختصاص مى دهد. این مجله در اینترنت سایت داشت، حدود یکماه بعد تدوین کنندگان مجله رفته بودند که مجله خودشان را ورق بزنند دیدند که مثلاً از صفحه 4 یکدفعه مى رود به صفحه 11، یعنى بررسیهایى که کرده بودند دیدند که سیستمى (که آنها حدس مى زدند اسرائیل بوده) سایت را شکسته ووارد آن شده بود واین چند صفحه را حذف کرده بود. چرا؟ چون اینترنت جهانى است. یعنى اینقدر براى آنها رسانه ها مهم است.

با توجه به مطرح بودن بحث آیندة جهان در صحبتهاى اندیشمندان مختلف غربى نظیر هانتینگتون وفوکویاما و... ومسأله آرماگدون (Armageddon) یا نبرد آخر الزمان، دیدگاه غرب نسبت به مسألة آخر الزمان چیست وچطور مى توان این نظریه پردازى را در صحنة عمل سیاسى ونظامى وفرهنگى وسینمایى دید؟

به نکته مهمى اشاره کردید. اگر شما به تاریخ سینما مراجعه کنید از تقریباً 1964، 1965 (غیر از مسأله اسرائیل که مربوط به دهة 50 است وبه فیلم بن هور یازده اسکار دادند) سینما وارد مرحلة جدیدى مى شود که این مرحله توجیه کننده افزایش قدرت تسلیحاتى شرق وغرب است، یعنى از آن موقع فیلمها مى روند سراغ بشقاب پرنده ها وموجودات فضایى مثل فیلمهاى جنگ ستارگان (Jour locus) که از همان موقع شروع شد، بعد کشف شد که شرق وغرب که این فیلمها را مى سازند تعمّد دارند. اگر انسان نسبت به یک قدرت فضایى بسیار قدرتمند ترسانده مى شد تلاش در جهت افزایش قدرت تسلیحاتى شرق وغرب توجیه مى شد وتوجیه هم شد.

یک دروغ اگر به حد تواتر برسد مى شود حقیقت. وقتى ده نفر هى بیایند یک دروغ را تکرار کنند، انسان از لحاظ روانى تکان مى خورد. فیلمهاى مختلف وقتى بینندگان را مى ترساندند توصیه مى کردند که ما باید این فضا را رشد بدهیم. پس اینکه ذهن طراح غرب درجهت شیوع مطلوبهاى خودش وجا انداختن آن در سطح جهان با تصویر مسأله کاملاً روشنى است ؛ چرا که نیازى به ایجاد رابطه ندارد. تاریخ سینما وهمچنین گذر زمان وپرده برداشتن اهداف پشت پرده غرب این را روشن مى کند. امّا این موضوع چه ارتباطى با بحثهاى آخر الزمانى (فیوچریسم) که مثل تافلر وفوکویاما، هانیتنگتون وبرژینسیکى و... مطرح مى کنند، دارد؟