سریال های پر مخاطبی مانند جومونگ که به
هفت کشور مختلف جهان فروخته شد؛ حاصل تلاش مدیران فرهنگی کره جنوبی نیستند
بلکه حاصل تحقیقات شرکت های بزرگ صنعتی از جمله ال جی هستند که چنین
پروژهای بزرگی را برای تأثیر بر ذهن و روح مخاطب پیش می برند.
برای مشاهده بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید.
سریال اوشین و واکنش حضرت امام خمینی (ره)
شاید هنوز برخی به یاد داشته باشند که پس
از پخش سریال اوشین در سال ۱۳۶۷ در یکی از برنامه های رادیویی، زمانی که
مجری در سالروز تولد حضرت زهرا(ع) از یک شنونده پرسید که به نظر شما الگوی
امروز زنان ایرانی چه کسی است؟ شنونده بدون تامل «اوشین» را الگوی صبر و
تحمل خود و زنان ایرانی معرفی کرد. این امر سبب واکنش های بسیاری در آن
زمان شد به طوریکه از نظر امام خمینی (ره) نیز دور نماند و ایشان پس از
اطلاع از این رخداد موهن، طی پیامی رسمی و علنی به شدت نسبت به این مسئله
واکنش نشان دادند و از مسئولین تقاضای رسیدگی کردند.
امروز با گذشت چندین سال از آن اتفاق
دیگر نه اوشین و هانیکو که شخصیت های فیلم های کره ای مانند یانگوم،
سوسانو، دونگ بی و دیگر شخصیت های آن توانسته اند در نقش قهرمانان و سفرای
فرهنگی در راه ترویج فرهنگ کشور کره و رسیدن آن ها به اهداف خود از
فیلیپین، مالزی، اندونزی، مغولستان و آسیای مرکزی گذشته و به خاورمیانه و
آفریقای شمالی برسند و فرهنگ سرد و بی روح آمریکایی و انگلیسی نیز
نتوانسته از نفوذ فرهنگ احساسی و شرقی در امان بماند. در حقیقت فیلم های
کره ای امروز نامی بسیار آشنا برای مخاطبان در سطح جهانی به شمار می روند.
اما به راستی دلیل موفقیت فیلم های کره ای چیست؟ چرا صنعت فیلم سازی در کره
توانسته تا بدین اندازه در تسخیر فرهنگ های مختلف و تزریق فرهنگ خود موفق
باشند؟ دلیل استقبال مردم ایران از این سریال ها چیست و با توجه به آثار و
پیامد های این سریال ها رویکرد صدا و سیمای ما چگونه باید باشد؟
شرکت های بزرگ صنعتی تهیه کننده فیلم های کره ا ی هستند
کره جنوبی از اوایل دهه ۹۰ میلادی درصدد
برآمد تا از اقتصاد و فرهنگ پویاتر و بالنده تری نسبت به گذشته خود
برخوردار شود و در همین جهت سعی کرد با افزایش تولیدات اقتصادی در قالب
صنعت لوازم خانگی در قالب شرکت های مثل ال جی، سامسونگ و… و بعد تولید
خودروسازی مطابق با شرایط روز، نامی در آسیا و جهان برای خود دست و پا کند.
چرا که این کشور به لحاظ فرهنگی در سایه کشورهای صاحب تمدنی چون ایران،
چین و هند قرارداشت و از نظر جذب گردشگر برای تماشای میراث فرهنگی، در رتبه
بسیار قرار داشت و نامی آشنا در مقابل با این فرهنگ های غنی نبود.
بنابراین شرکت هایی که از ابتدای دهه نود میلادی به دنبال ارایه تولیدهای
صنعتی خود بودند، برای این که بتوانند جای پایشان را در کشورهای مختلف باز
کنند و بازار را در اختیار بگیرند، در وهله نخست نیاز داشتند تا نام کره
جنوبی را به عنوان یک کشور صاحب فرهنگ و صنعت بر سر زبان ها بیندازند.
بنابراین تنها کلید طلایی برای گشایش درب سرمایه را در صادر کردن فرهنگ خود
یافتند. در همین راستا، تاجران و مدیران تبلیغاتی شرکت های بزرگ کره جنوبی
به سراغ ساخت فیلم و سریال رفتند تا بتواند بخش هایی از تاریخ این کشور را
زنده کنند و به دیگر کشورهای جهان بشناسانند.
با این وصف می توان گفت که امروزه صنعت
تولید فیلم کره که به صورت چشمگیری در حال رشد و پیشرفت است و توانسته
رسانه های جهانی را تسخیر کند در خدمت رشد اقتصادی این کشور عمل می کند و
چنانچه امروز می توان گفت سریال های پر مخاطبی مانند جومونگ که به هفت کشور
مختلف جهان فروخته شد؛ حاصل تلاش مدیران فرهنگی کره جنوبی نیستند. بلکه
حاصل تحقیقات شرکت های بزرگ صنعتی از جمله ال جی هستند که چنین پروژهای
بزرگی را برای تأثیر بر ذهن و روح مخاطب پیش می برند.
خالی شدن خیابان های تهران در موقع پخش سریال اوشین و جومونگ
بنابراین امروزه صنعت فیلم سازی در کره
برخلاف کشور ما نه در دست نهاد دولتی که به دست شرکت های بزرگ صنعتی و
خصوصی اداره می شود و این صنعت برای بازگشت سرمایه نیاز به پوشش دادن تمامی
فرهنگ ها از فرهنگ احساسی شرق تا فرهنگ سرد و کم روح غربی دارد و در این
میان کشور ما نیز از این امر مستثنا نبوده است. سریال های پخش شده ژاپنی و
کره ای از ابتدای انقلاب تا به امروز همواره مورد استقبال مخاطب ایرانی
بوده است، چنانچه اظهارات گواه این مطلب است که هم در زمان پخش سریال
«اوشین» و «هانیکو» و هم در زمان پخش سریال «جومونگ » و «جواهری در قصر»
خیابان های تهران معمولا خلوت تر از ساعات دیگر بوده است و پخش بیش از ۱۰
سریال کره ای از شبکه های مختلف سیما در طول ۳ سال اخیر رکورد شگفت انگیزی
برای این سریال ها محسوب می شود. اما به راستی دلیل استقبال ایرانیان چه می
تواند باشد؟ قوت فیلم های کره ای و یا ضعف فیلم سازی در ایران؟
ایرانی ها فیلم های کره ای را دوست دارند
تا به حال شاید مقالات زیادی در مورد این
سریالهای کره ای خوانده باشید که در هر یک به بخشی از نقاط ضعف و قوت آن
ها اشاره شده باشد. سریال های کره ای که در این مدت از رسانه ملی اجازه
پخش یافتند با وجود داشتن نقاط ضعفی مانند:
◄ترویج عشق های مثلثی: این عشق ها در سریال های جومونگ، امپراطور دریا، دونگ بی، یانگوم، افسانه خورشید و ماه به خوبی قابل مشاهده بود.
◄ترویج سبک زندگی آمریکایی: این سبک بیشتر در فیلم های مدرنی هم چون پسران برتر از گل و خانواده کیم جی و سام سون، روزگار شاهزاده قابل مشاهده است.
◄ترویج فمنیسم: به طوری
که قدرت گرفتن و تسلط و نفوذ زنان در امور مملکتی در بیشتر فیلم های
تاریخی با اغراق نشان از دخالت قوی زنان در امور مملکتی و تسلط بر دربار را
بیان می کند.
◄ترویج معنویت اومانیستی:
معنویت حاکم بر برخی از فیلم های کره ای، معنویتی است که از تفکرات بودائی
و اومانیستی الهام گرفته است که در آن به مخاطب القا می شود که شما هم چون
شخصیت های مانند دونگ بی و یانگوم می توانید با تکیه به پشتکار و توانمندی
خودتان به همه جا برسید و در واقع بدون خدا هم می توان خوب بود!
با وجود این نقاط ضعف، امروزه این سریال
ها و فیلم ها توانسته اند در میان مخاطبان جهانی برای خود جا باز کنند. اما
مخاطبان ایرانی به چه دلیل تا این اندازه از این سریال ها استقبال می
کنند؛ به طوری که در وقت پخش این سریال هایی هم چون جومونگ، یانگوم و دونگ
بی که معمولا به لطف مسئولین نیز در بهترین زمان به لحاظ دیدار ببیندگان
پخش می شوند، بیشتر افراد خانواده برای دیدن آن دور هم جمع می شوند. این
سریال ها با وجود داشتن نقاط قوتی مانند پشتوانه منابع مالی و وجود جلوه
های بصری هم چون سبک لباس و پوشش بازیگران، دکوراسیون های زیبا و مناظر
طبیعی دارای نکاتی هستند که امروزه در فیلم های ایرانی کمتر به چشم می خورد
و در واقع به دلیل عدم وجود برخی نکات اساسی در فیلم ها و سریال های
ایرانی و اتفاقا پر رنگ بودن این نکات در نقطه مقابل، سبب جذب و استقبال
بسیار مخاطبان ایرانی شده است. یکی از این نکات اصل قهرمان پروری است که
اشاره مختصری به آن می نماییم.
◄قهرمان پروری به شیوه کره ای: اصل
قهرمان پروی و ارائه الگو یکی از روش های کار آمد در صنعت فیلم سازی برای
جذب مخاطب است. به طوری که در فیلم های هالیودی حضور قهرمانانی چون بتمن و
مرد عنکبوتی و… با قدرت های خاص و خارق العاده سبب استقبال و الگو گیری
جوانان بسیاری از این شخصیت ها شده است. اما در فیلم های کره ای برخلاف
هالیود قهرمانان قدرت های خارق العاده ندارند. آنان انسان های ساده و
معمولی هستند که در میان مردمان عادی زندگی می کنند و با تلاش و کوشش
فراوان و احترام به اخلاق و باورهای جامعه خود توانسته اند انسان های شاخصی
باشند.
حامد عناق نویسنده سریال تاریخی «نردبام
آسمان» در این باره می گوید: «کره ای ها این مسئله را خیلی خوب فهمیده اند
که برای جذب مخاطب همه چیز باید ساده و معمولی باشد. شما یانگوم را نگاه
کنید. یانگوم چه بود؟ یک دختر مظلوم و کاملا خوب. او در قصری زندگی می کرد
که آدم هایش کاملا بد بودند. شخصیت های کاملا سیاه و سفید بدون پیچیدگی و
فلسفه خاصی. مخاطب عام دوست دارد با خوبی صددرصد یک شخصیت ذوق کند و برای
مشکلات او غصه بخورد.»
این قهرمانان چنان برای مردم باور پذیرند
که بار تمام فیلم را به دوش می کشند و مخاطب را مجذوب شخصیت خود کرده و تا
انتهای فیلم دیدن فیلم را تضمین می کنند.
قهرمانان تخیلی کره ای به جای قهرمانان ایرانی
اهمیت مسئله الگو سازی توسط رسانه ملی به
اندازه ای است که مقام معظم رهبری نیز در دیدار با هنرمندان صداوسیما، (۱۲
تیرماه ۸۹) بر لزوم قهرمانپروری در سریالهای نمایشی تاکید کردند. با
وجود کلام عالمانه رهبری متاسفانه غفلت نویسندگان و کارگردانان ایرانی نسبت
به تاریخ و قهرمانان این مرزو بوم سبب شده که قهرمان های تخیلی کشور های
بدون تاریخ غنی چون کره امروز به مذاق ما خوش بیاید. چنانچه خسرو معتضد در
اعتراض به پخش این سریال ها و عدم پرداخت به قهرمانان ملی ایرانی در بخشی
از گفتگوی خود با ایسنا گفت: «شما فکر میکنید تاریخ کره چند تا حادثه
دارد؟! من حساب کردم در ایران ما ۲۰ هزار فیلم و سریال تاریخی میتوانیم
تهیه کنیم. این کارها میتوانند براساس سوژهها و شخصیتهایی ساخته شوند که
بسیاری از ایرانیان حتی نام آن ها را نشنیدهاند.»
گنجی از سوژه های که فیلم سازان ما از آن غافل هستند
در حقیقت عدم تنوع سریال های ایرانی از
نظر سوژه، قابل پیش بینی بودن پایان سریال ها، تکراری بودن قصه ها و وجود
شخصیت های خیر و شر که قصه را به سمت شعاری شدن پیش می برد، در کنار سیاه
نمایی بسیار و عدم هیجان و کشش برای دنبال کردن داستان فیلم همه نقاط ضعفی
هستند که سبب شدند مخاطب ایرانی، به دنبال حس گمشدهاش، به سراغ قهرمانان
شرقی اخلاق مدار رفته و با موفقیت آن ها در طول فیلم اقناع شود از حسی که
سریالهای داخلی از او گرفتهاند. این در حالی است که وجود شخصیت های دینی
چون حضرات معصومین _علیه السلام _ و شخصیت های ادبی مانند قهرمانان شاهنامه
و هم چنین شخصیت های بزرگی مانند شهدا و دانشمندان بیشمار این سرزمین هر
یک می توانند سوژه های بسیار مناسب برای پرداختن نه در سطح داخلی که در سطح
جهانی باشند. ساخت سریال های مانند حضرت یوسف (ع) و مختار که در کشورهای
همسایه نیز مورد استقبال واقع شد و هم چنین سریالی که در ارتباط با زندگی
شهید عباس بابایی ساخته شد همه نشان از گنجی دارد که فیلم سازان ما بر روی
آن نشسته اند و از آن غافل هستیم.
تا به حال شاید مقالات زیادی در مورد این
سریالها نوشته شده باشد که در هر یک به نوعی به بخشی از دلایل این
استقبال عجیب و غریب ایرانیان از این محصولات شرقی اشاره شده است. عدهای
قرابتهای فرهنگی و حضور مولفههای شرقی و برخی رویکردهای اخلاقی را در این
استقبال، بسیار موثر میدانند و در این باب، سهم بالایی برای این موضوع
قائلند. اما در مقابل، عدهای دیگر معتقدند که این موضوع نمیتواند عامل
اصلی این استقبال باشد؛ چرا که ما با بسیاری از کشورهای دور و اطراف -همچون
کشورهای عربی و مسلمان منطقه مانند سوریه و ترکیه- به مراتب از لحاظ
فرهنگی اشتراکات بیشتری داریم تا کشورهای شرق آسیایی، اما به جز برخی مقاطع
خاص و کوتاه، هیچ گاه سریالهای سوریهای یا مصری و یا ترکیهای
نتوانستهاند میزان موفقیت سریالهای شرقی را تکرار کنند.
از سوی دیگر آمارها نشان میدهد که سریال
های کرهای در سال های اخیر تا شبکههای امریکایی و انگلیسی هم پیشروی
کردهاند و در آنجا نیز با استقبال روبرو شدهاند که این موضوع خود نشانگر
آن است که قرابت فرهنگی نمیتواند تنها علت استقبال از این سریالها باشد؛ و
اگرنه چه قرابتی بین فرهنگ سرد و بیروح آمریکایی و انگلیسی با فرهنگ
احساسی و شرقی کره و ژاپن وجود دارد؟ پس باید به دنبال علت دیگری باشیم تا
به راز موفقیت این سریالها برسیم.
از طرفی، به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که
این استقبال جهانی، ریشه در ارزشهای فنی این سریالها داشته باشد. چرا که
هر مخاطب نیمه حرفهای نیز میداند که سریالهای شرقی و به خصوص سریالهای
کرهای که این روزها بازارشان به شدت گرم است، از لحاظ فنی و ارزش های
تصویری، هیچ حرفی برای گفتن ندارند. چنانکه نه خبری از حرکت دوربین حرفهای
میبینیم و نه بازیهای قوی و یا صحنههای اکشن و بیگ پروداکشن جذاب.
داشتن یک داستان یک خطی و سرراست،
استفاده از دکورهای تقریبا عظیم، منظرههای زیبا،